شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید چمران


دستور این بود؛ یک تراورس، یک موتور برق و دو عدد لامپ.

یک الاغ را با این ها مجهز می کردیم و می فرستادیم پشت تپه.

باید تهیه آتششان را می دیدی.

فکر می کردیم اگر با این همه مهمات بهمان حمله می کردند،

چه کار می کردیم.آن ها هم لابد به این فکر می کردند

که این تانک ها از کجا پیدایشان شده است.

شهید مصطفی چمران

منبع : کتاب چمران

مادر شهید


مادر پول و طلاهاشو داد و از در ستاد

 پشتیبانی جنگ خارج شد

مسوول مربوطه فریاد زد : مادر رسیدتون !
مادر خندید و گفت : من برای دادن

 دوتا پسرم هم رسید نگرفتم



شهادت



گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!

یا اندر این زمانه، در باغ بسته است؟

خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!

در بسته نیست پال و پر ما شکسته است!


هل من ناصرا ینصرنی



من خودم را لایق نمیدانم که در جواب ندای هل من ناصر ینصرنی

به امام کبیرمان لبیک بگویم... ولی از امام (ره) می خواهم که مرا دعا کند

تا بلکه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه ای که در نهایت شهادت است برسم.

شهید ناصر بختیاری


شهیدگمنام


کوتاه ترین قصه ی دنیا:
آسمانی شد. . . . . . . . . .

˙·٠•♥
خدایا ما را هم

شهید مهدی باکری




همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید
 و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و
 فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت
بدهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت
 و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل،
 برای اسلام ببار آیند.
شهید مهندس مهدی باکری

شهید محمد جوادباهنر



نشسته کنار مادر، آرام و سر به زیر می گوید:

_ مادر! پارگی شلوارم خیلی زیاد شده.

در مدرسه ... حرفش را قطع می کند و باز ... _

اگر به بابا فشار نمی آید، بگو شلواری برایم تهیه کند.

پدر می گفت: « محمدجواد » خیلی محجوب بود.

مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمان نباشد.

شهید محمد جواد باهنر

منبع : کتاب « هنر آسمان » نویسنده : مجید تولایی


شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل

شهید محمدحسن فایده



زندگى هایى که همه چیز آن تأمین است،

و تنها خدا در میان آن نیست، زودگذر است و فنا شده.

و منتظر آتش جهنم شدن است. شهید محمد حسن فایده


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

ماموران سرشماری



مثل مأموران سرشماری، چند نفر از بچه های

گردان با دفتر و دستک، راه افتاده بودند سنگر به سنگر

از سایر رزمنده ها راجع به تعداد خانوار و اهل و

عیالشان می پرسیدند، فرق نمی کرد چه سن و سالی داشته باشد،

پدر باشد یا پسر. همه کنجکاو بودند بدانند قضیه

از چه قرار است. نام، نام خانوادگی، شغل، محل سکونت،

تعداد افراد خانواده، پسر یا دختر و به این ترتیب تا آخر.

مدتها این روشی بود مثل خیلی از روشهای دیگر برای

وقت خوش کردن و مشغول کردن ذهن و دل تازه واردها و

در نهایت وقتی از این مأموران قلابی! سؤال می شد

این اطلاعات را برای چه می خواهید می گفتند:

هر خانواده که پنج پسر یا مرد داشته باشد، خمس بدهد.

خمس اولادش را. و از هر پنج نفر

یک نفر باید چهار چرخش برود هوا و شهید بشود!  

منبع : کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم

(شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی


kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.

شهادت



گفتم کلید قفل شهادت شکسته است یا اندر این زمانه در باغ بسته است؛

خندید و گفت:
ساده نباش ای قفس پرست...
در بسته نیست...
بال و پر تو شکسته است...


اللهم الرزقنی ششهادت فی سبیلک

علی رضا هر وقت می خواست نامه ای برای کسی بنویسد،

اول آن دعای

« اللهم الرزقنی الشهادت فی سبیلک» را می نوشت.

او در هرجا و از هر فرصتی برای دعا کردن

در این زمینه استفاده می کرد.

   شهید علی رضا حسن زاده

حاج حسین خرازی


جاى کابل ها روى پشتم مى سوخت.داشتم فکر مى کردم؛« عیب نداره بالأخره بر مى گردى. میرى اصفهان. میری حاج حسین رو مى بینى. سرت رو مى گیره لاى دستش، توى چشم هات نگاه مى کنه مى خنده، همه این غصه ها یادت مى ره... »در را باز کردند، هلش دادند تو. خورد زمین؛ زود بلند شد. حتى برنگشت عراقى ها را نگاه کند. صاف آمد پیش من نشست. زانوهایش را گرفت تو بغلش. زد زیر گریه . گفتم : «مگه دفعه اولته که کتک مى خورى؟» نگاهم کرد.گفت : «بزن و بکوبشونو که دیدى!» گفتم : «خب؟» گفت :« حـاج حـسـیـن شـهـید شـدهجدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

شهادت

رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.

چه امضا بکنی، چه امضا نکنی من می رم!

اما اگه امضا نکنی من خیالم راحت نیست،

شاید هم جنازه ام پیدا نشه.

در دل مادر آشوبی به پا شد،

رضایت نامه را امضا کرد.

پسر از شدت شوق سر به سر مادرش گذاشت.

جنازه ام رو که آوردند، یه وقت خودت رو گم نکنی؛

بی هوش نشی ها، چادرت رو هم محکم بگیر!  

منبع : سایت صبح


وصیتنامه


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود.

یک شب بچه ها خبر آوردند یک بسیجی اصفهانی

در ارتفاعات «کانی سخت» تکه تکه شده است.

بچه ها تکه های بدن او را درون کیسه ای ریختند

و آوردند. آنچه موجب شگفتی ما شد،

وصیتنامه ی این شهید بود که نوشته بود:

«خدایا اگر مرا لایق یافتی،

چون مولایم اباعبدالله (ع) بابدن پاره پاره

از این دنیا ببر.»  

منبع : شهید سید مرتضی آوینی

کلید سعادت


کلید سعادت دنیا و آخرت در پاکیزه کردن روح است.

استاد شهید مرتضی مطهری


عکس متحرک از گل  و دسته گلهای زیبا-www.jazzaab.ir

ماجرای مسلمان شدن یک دختر مسیحی ( با دیدن خواب شهید علمدار )


از ژاکلین ذکریای ثانی تا زهرا علمدار


پرسیدم: علمدار کیه؟ چون اسمش به
 گوشم نخورده بود. آقا فرمود:
 «علمدار همونیه که پیش توست.
همونی که ضمانت تو رو کرده تا به جنوب بیایی.»
 از خواب پریدم. صبح به پدرم گفتم
فقط به شرطی صبحانه می خورم
 که بگذاری به جنوب برم، او هم اجازه داد.
 خیلی تعجب کردم که چطور یه دفعه راضی شد.
هنگام ثبت نام برای سفر، با اسم مستعار
"زهرا علمدار" خودم رو معرفی کردم.

                                  
ادامه مطلب ...

شهید تاجیک

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

به خاطر کار حسین از ارومیه رفتیم سیرجان.

شرایط برام خیلی سخت بود.از یه طرف آب و هوا

غیر قابل تحمل بود و از طرفی زندگی با صاحب خونه ی بداخلاق.

یه روز دیگه طاقتم طاق شد و گفتم:""

زندگی تو این شرایط خیلی برام سخت شده"".

حسین هم سریع رفت یه خونه با موقعیت بهتر اجاره کرد.

دو ماه از رفتنمون به خونه دوم گذشته بود که

فهمیدم اجاره ای که واسه این خونه می ده از

حقوق ماهیانه اش بیشتره. بهش گفتم:""

خواهش می کنم بریم یه خونه دیگه.

نمی خوام بیشتر از این اذیت بشی"". گفت:""

نمی خوام همسری که تموم قوم و خویشش

رو ول کرده و به خاطر من به یه زندگی ساده

تن داده و از شهر خودش دور شده رو، ناراحت ببینم"".

  شهید حسین تاجیک


شهادت


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

شهادت، حد نهایی تکامل یک انسان است.

شهید محمدرضا رودسر ابراهیمی


3184c908.gif

مرگ سرخ


خواهشمندم در مرگ سرخ من گریه نکنید. زیرا من ودیعه ای بودم

که دوباره مرا پس دادید و این جای هیچ نگرانی نیست.

زیرا این هدف من و آرزوی دیرینه ام بود. شهیدقاسم قاسمی







ارزوی شهادت

49.gif49.gif49.gif

 

می دانـم

آرزو بر جوانان عیب نیست؛ امّا

حیفِ شهادت که قسمتِ مـن بشـود!


شهیدمحمدباولی فرد

ما اگر از فرهنگ انقلابی و اسلامیمان و ارزش‌های آن دفاع نکنیم،

مسلماً دشمنان حیله‌گر که مانند گرگ در کمین نشسته‌اند،

این میراث بزرگ انسانی را به هر سویی که خود بخواهند،

می‌برند. شهید محمد باولی فرد


عملیا والفجر3

49.gif49.gif49.gif

در عملیات والفجر 3 در مهران بودیم . 36 ساعت زیر آتش سنگین دشمن ،

نیروها مقاومت بسیار خوبى کرده بودند و سرانجام دشمن را وادار به عقب نشینى کردند.

وارد عملیات شده بودیم که به خودم آمدم که نماز صبح را نخوانده ام

و فکر کردم وقت اذان صبح گذشته است . آب نبود، دست هاى من هم خونى بود؛

چون یکى از برادران آرپى جى زن را پانسمان کرده بودم .

در همان حالت تیمم کردم و گفتم اگر آب پیدا کردم بعدا دوباره نماز مى خوانم ،

بعد از خواندن نماز دیدم یک تویوتا کنار سنگرم ایستاد و صدا زد

برادران هر کس شام نخورده بیاید شام بگیرد. اتفاقا شام هم مرغ بود.

من خودم زدم زیر خنده . گفتم عجب امشب به من سخت گذشته که

احساس کردم صبح شده و نماز صبح را خوانده بودم .

وقتى ساعت را پرسیدم گفتند: ساعت 5/1 بامداد است 

منبع : نماز عشق - راوی:عباس اشرفی   


3184c908.gif

چفیه

49.gif49.gif49.gif
 

شب تمامی یک مرد مختصر ... چفیه
تفنگ و تیر ... حمایل ... قمقمه ... پوتین
و صبح باد به گوش همه وزید که آی!
خوشا به حال فلانی که رفته روی مین
خوشا به حال فلانی که رفت و لاله دمید
به جای هر قدمش قطره قطره روی زمین
 
کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست
خوشا به حال هزاران هزار "زین الدین"


3184c908.gif

شهادت

 جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 "برای بهترین دوستان خود آرزوی شهادت کنید."
"
شهید سید مجتبی علمدار"

 «شهادت، مهمانی خداوند است

 و شهید مهمان خدا است
«
شهید حسینعلی پورنقاب»  

http://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپ

شهید همت




چنگ زد توی خاک‌ها و گفت «این آخرین عملیاتیه که من دارم می‌جنگم


اصلا همتِ چند روز پیش نبود. خیلی گرفته بود. همیشه می‌گفت «دوست دارم بمونم و اون‌قدر درد بکشم که همه‌ی گناهام پاک بشه.» می‌گفت «دلم می‌خواد زیاد عمر کنم و به اسلام و انقلاب خدمت کنم.» ولی این روزها از بچه‌ها خجالت می‌کشید. می‌گفت «نمی‌تونم جنازه‌هاشونو ببینم

ماندن براش سخت شده بود.

گفتم «این چه حرفیه حاجی؟ قبلاً هرکی این حرف‌ها رو می‌زد می‌گفتی نگو. حالا خودت داری می‌گی

انگار دردش گرفته باشد، مشتش را محکم‌تر کرد و گفت «نه. من مطمئنمجدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متنجدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن


روحانیت


بدانید اسلام منهای روحانیت اسلام نیست

و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند.

حجت الاسلام و المسلمین شهید مصطفی ردانی پور


3184c908.gif