شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید تورجی زاده

رای عملیات کربلای چهار به شلمچه رفتیم....
حدود بیست نفر از ارکان گردان بودیم....
اما عملیات لو رفت...
سریعا برگشتیم و همه پشت تویوتا نشستیم .
 محمد تورجی هم فرستادیم جلو ماشین نشست...
در راه مرتب گلوله های خمپاره به اطراف ما زمین میخورد...
بچه ها ترسیده بودند... هر لحظه ممکن بود
 یکی ازونها بخوره رو ماشین...
 
ادامه مطلب ...

شهید تورجی زاده


 ●●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●
بعد از کربلای پنج گردان به عقب برگشت.
آن زمان محمد فرمانده گردان

شده بود.داخل چادر نشسته بود خیره
 به برگه ای که جلویش بودو

و اشک میریخت.....جلو رفتم وسلام کردم.

برگه اسامی شهدای گردان یا زهرا(س)
در شلمچه بود.تعداد شهدای

ما صدو سی و پنج نفر بود.محمد گفت:خوب نگاه کن.

نود نفر اینها سادات هستند....

فرزندان حضرت زهرا(س),آنهم در عملیاتی
 که یا فاطمه الزهرا (ع)بود.......

تا ابد این نکته را انشا کنید .....
پای این طومار را امضا کنید

هرکجا ماندید در کل امور .....
رو بسوی حضرت زهرا (س) کنید

شهید تورجی زاده

اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم

روی سنگ قبرم بنویسید:

(یا زهرا علیها السلام).

شهید محمد تورجی زاده