شهادت با ذکر عروج امیرمومنان(ع)
من هنگام شهادت بسیاری از رزمندگان در
محضر آنان بودم تنها خاطره یک شهید را هرگز
فراموش نمی کنم. شهیدی که از تیپ 48 قدر
از استان کهگیلویه و بویر احمد بود و تا
آخر هم نامش را متوجه نشدم. عملیات کربلای 4 بود
و گردان های دیگر از کنار ما عبور می کردند،
بنده به مجروحان کمک می کردم و زخم هایشان را
می بستم. به دلیل همجواری منطقه عملیاتی با
رودخانه، مجروحان را سوار قایق می کردم و به
ساحل انتقالشان می دادم، در همین حال رزمنده ای
که در کنار رودخانه با صورتی زرد و آغشته به
خون افتاده بود، توجهم را جلب کرد، به سوی
او رفتم و به سوی ساحل کشیدمش، متوجه شدم که
هر دو پایش از ناحیه بالای زانو قطع شده است.
2-همان، ص 522 – 523
3-معارف و معاریف، ج2، ص 448؛ دایرةالمعارف تشیع، ج2، ص 522
4- بحارالانوار، ج35، ص 37، ارشاد مفید، ص 42
5-کافى، ج1، ص 411؛ بحارالانوار، ج24، ص 211؛ مظهر ولایت، ص
امشب این دل یاد مولا میکند
لیلة القدراست واحیامیکند
بشنو ای گوش دلها بی صدا
نغمه فزت ورب الکعبه را
به امیدبرآورده شدن حاجات
التماس دعا
این چشم ها به راه تو بیدار مانده است
چشم انتظارت از دم افطار مانده است
برخیز و کوله بار محبت به دوش گیر
سرهای بی نوازش بسیار مانده است
با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهر دار
مانند فاطمه تنت از کار مانده است
آن قدر زخم ضربه دشمن عمیق هست
زینب برای بستن آن زار مانده است
آرام تر نفس بکش آرام تر بگو
چندین نفس به لحظه دیدار مانده است
از آن زمان که شاخه یاست شکسته شد
چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است
سی سال رفته است ولی جای آن طناب
بر روی دست و گردنت انگار مانده است
می دانی ای شکسته سر آل هاشمی
تاریخِ زنده در پی تکرار مانده است
از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست
باقی آن برای علمدار مانده است
نمی دونم چطور صداشون می کنید؟ امام، رهبر، آقا،مقام معظم رهبری، آیت الله، سید ، مولا و...
ولی می دونم در طول تاریخ کم نبودند کسانی که عاشقانه امامشونو صدا می زدند ، اما وقت عمل، قدم هاشون لرزید و بیراهه رفتند
محک عشق در صحنه ی عمل است، پس دغدغه ها و مطالبات و رهنمودهای رهبرتون رو بشنوید و اجرایی کنید تا یقین کنید از اهل کوفه نیستید!
و به دیگران هم بگوئید تا شهر تون کوفه نباشد.
حالا شما اهل کوفه اید یا نه....؟؟؟؟
صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً
وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ(البقرة/138)
رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛)
و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟!
و ما تنها او را عبادت میکنیم.
الهی !
در این وانفسای آخرالزمانی عده ای
از رسوایی پیش " جماعت " ترسیدند و رفتند !
رفتند تا جماعت رنگشان کند ...
و عده ای آمده اند ،
آمده اند ، چون از رسوایی پیش تو ترسیدند !
آمده اند تا تو رنگشان کنی ...
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣