معاشرت با خوبان | ||||||||||||||
امام علی سلام الله علیه: | ||||||||||||||
قارِنْ اَهْلَ الْخَیْرِ تَکُنْ مِنْهُمْ وَ بایِنْ اَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُمْ؛ |
||||||||||||||
با خوبان معاشرت کن تا از آنان باشى و از بدان دورى کن تا از آنان نباشى. | ||||||||||||||
نهج البلاغه، نامه 31
/میزان الحکمة : ج 6، ص 220 | ||||||||||||||
با شیطان درونى نفس مبارزه کنید و راه مبارزه
با نفس، در این است که قرآن و نهج البلاغه
زیاد بخوانید. صفدر صفدرى
·٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙
امـــام ♡ علـﮯ ♡ علیه السلام:
◄بـه آنـچـه از دنـیـا مـى رسى آنقدر خوشحال مباش!
◄و آنچه را که از دنیا از دست مى دهى بر آن تأسف مخور و جزع مکن!
◥هّمتت در آن باشد که پس از مرگ به آن خواهى رسید.◣
┘◄ نهج البلاغه،نامه 22
--------------------------
وَ قَالَ [علیه السلام] أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ
الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ
نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود : آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند
خود را پُست کرده ، و آن که راز سختى هاى خود را
آشکار سازد خود را خوار کرده ، و آن که زبان را
بر خود حاکم کند خود را بى ارزش کرده است.
ادّعا کننده باطل نابودشد،ودروغگوزیان کرد،
هر کس با حق درافتاد هلاک گردید.
نادانى انسان همین بس که قدرخویش نشناسد.
آن چه بر أساس تقوا پایه گذارى شود،
نابود نگردد.کشتزارى که با تقوا
آبیارى شود، تشنگى ندارد.مردم به
خانه هاى خود روى آورید،مسائل میان
خود را اصلاح کنید، توبه وبازگشت پس
از زشتى ها میسّر است.جز پروردگار خود،
دیگرى را ستایش نکنید و جز خویشتن خویش
دیگرى را سرزنش ننمایید.
امیرالمومنیـن علیه السلام :
بـه خدا سوگنــد، ایــن واقعیت قلب
انسان را میمیرانــد و دچار غم
و اندوه میکنــد که دشمنـان در
باطل خـود وحدت دارنــد،
و شما در حق خـود پراکنــده و
متفرق میباشیــد.
• نهج البلاغه، خطبه 27 •
● امــــام علــے «ع» :
تعـریفــ بیـش از استحقــاق ، چاپلوسے و کمتــر از استحقــاق،
از نـاتــوانے در سخـن و یـا حســد استـــ .
(نهج البلاغه، حکمت 347)
حکمت191 : همانا انسان در دنیا تخته نشان تیرهاى مرگ ،
و ثروتى است دستخوش تاراج مصیبت ها: با هر جرعة نوشیدنی،
گلو رفتنی، و در هر لقمه اى ، گلو گیر شدنى است ،
و بنده نعمتى به دست نیاورد جز آن که نعمتى از دست بدهد ،
و روزى به عمرش افزوده نمى گردد جز با کم شدن روزى دیگر!
پس ما یاران مى گیم، و جان هاى ما هدف نابودى ها ،
پس چگونه به ماندن جاودانه امیدوار باشیم؟.
در حالى که گذشت شب و روز بنایى را بالا نبرده
جز آن که آن را ویران کرده و به اطراف پراکند!
حکمت182 : آنجا که باید سخنِ درست گفت،
در خاموشى خیرى نیست، چنانکه در
سخن ناآگاهانه نیز خیرى نخواهد بود.
دل ها را روى آوردن و پشت کردنى است ،
پس دل ها را آنگاه به کار وا دارید
که خواهشى دارند و روى آوردنى ،
زیرا اگر دل را به اجبار به کارى
وا دارى کور مى گردد.حکمت193.
تازه از مدرسه برگشته بود . اومد پیش من و گفت : مادر ، اگه یه چیزی بخوام ، برام میخری ؟
با خودم گفتم حتما دست دوستاش یه چیزی _ خوراکی ای دیده ، دلش کشیده .
گفتم : بگو مادر . چرا نخرم ! گفت : کتاب نهج البلاغه میخوام .اون موقع ( دوران طاغوت )
کم کسی پیدا میشد اهل قرآن و نماز باشه ،چه برسه به نهج البلاغه !
هر طوری بود بعد از چند روز ، مقداری پول جور کردم و بهش دادم.
وقتی از مدرسه اومد ، دیدم تو پوست خودش نمی گنجه ؛ کتاب بزرگی دستش بود ،
فکر نمیکردمبرا خوندنش وقت بذاره ؛ اما از اون روز به بعد ،
همیشه باهاش بود ؛ حتی توی جنگ .
شهید علی اکبر رحمانیان
منبع : دوقلوهای چنگ ، ص 72
امام علی علیه السلام:
کُلَّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ
فیهِ اِلاّ وِعاءُ الْعِلْمِ فَاِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ. نهج البلاغه، حکمت
205
هر ظرفى که در آن چیزى
ریخته شود پر مى شود، مگر ظرف دانش که هر چه در آن ریخته شود جا باز مى کند.
حکمت 102 نهج البلاغه:
روزگارى بر مردم خواهد آمد که محترم
نشمارند جز سخن چین را ، و خوششان نیاید
جز از بدکار هرزه ، و ناتوان نگردد جز عادل.
در آن روزگار کمک به نیازمندان خسارت ،
و پیوند با خویشاوندى منّت گذارى ، و عبادت
نوعى برترى طلبى بر مردم محسوب مى شود
در آن روز حکومت با مشورت زنان ،
و فرماندهى خردسالان و تدبیر خواجگان اداره مى گردد.