شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهداشرمنده ایم

چقدر از منش این شهدا دور شدیم

آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم

معذرت از همه خوبان و همه همرزمان

ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم

شهدا در همه جا فاتح اصلی بودن

عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم

شهادت


" از خداوند درخواست شهادت کن "

اگر خداوند فرمود که:
لیاقت شهادت را نداری..
بگــــــــو:

مگر آنچه را که تا به حال به من داده ای لیاقتش را داشته ام؟

کدامین نعمتت را لایق بوده ام که حالا برای این لیاقت داشته باشم؟


مگر تو تا به حال در بذل نعمت هایت به لیاقت من نگاه می کردی؟


" شهادت " را هم به باقی داده هایت ببخش..


اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک

بارالها



بارالها، مرگ مرا زندگی برای دیگران ساز، برای ملتم! دینم، برای آن سیاه دربند!

برای آن ضعیف بی‌چیز! برای آن فقیر غمین! برای آنان که جز اشک،‌

سلاحی و جز ذکر تو دوایی ندارند. شهید ایرج بائوج لاهوتی

السلام علیک یا صاحب الزمان عج




نگاهم مثل طفلان زیر باران خیره شد بر ابر
ببیند تا مگر در آسمان رنگین کمانت را
کهن شد انتظار اما به شوقی تازه, بال افشان
تمام جسم و جان لب شد که بوسد آستانت را

امده ام که سرنهم

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان

تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم

آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن

گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

*اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند

پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم

گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود

تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم

آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد

و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم

در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام

وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من

گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر بر

مرگ برامریکا

مرگ بر ایادی استکبار

پدرموشکی



از آنجایی که بنیان توپخانه سپاه براساس توپ‌های غنیمتی گذاشته شده بود، این توپها در یگان های
مختلف پخش شده اما زمانی که تصمیم گرفتند یگان مستقل توپخانه ای تشکیل شود،
حسن برای جمع آوری  این سامانه که باموانع زیادی هم روبرو بود،زحمات زیادی کشیدبه هرحال جمع کردن
 اینها سخت بود چون خود یگان‌ها می‌خواستند از آنها استفاده کنند اما تصمیم بر این بود
 تا توپخانه های بابردزیاد،در غالب گروه‌های توپخانه بکارگیری شوند.به همین خاطر خیلی‌ها موافقت نمی‌کردند
 همان روزها، حسن عده ای را برای تشکیل دانشکده و مرکز آموزش توپخانه با کمک دیگر دوستان مانند
 شهید ذوالانوار جدا کرد در حالی که بخاطر کمبود نیرو، این کار، کار سختی بود اما حسن
 این مرکز را در اصفهان تشکیل داد.   شهید حسن تهرانی مقدم

منبع : برگرفته از سایت آوینی

وصیت نامه شهدا


بایدکلمه عشق رادرصحنه عاشورا یافت. چگونگی پیوستن

وبرگشتن عاشق به حضور معشوق، عشقی که دل را روانه باری تعالی کرده

و فکر دنیوی را سلب می کند. حسین(ع) این عاشق بزرگ و مظهرعشق

چگونگی این امر را به ما رهروان حق آموخت. شهیدسیف الله روستازاده

نشانی



به دنبال تو می گردم نمی یابم نشانت را
بگو باید کجا جویم مدار کهکشانت را
تمام جاده را رفتم غباری از سواری نیست
بیابان تا بیابان جسته ام رد نشانت را

خاطره شهیدعباس کریمی



حاج عباس مدتی که به علت مجروحیت حین عملیات فتح‌المبین در بیمارستان بستری شد
 وقت را مغتنم شمرده و در مورد تشکیل خانواده فکر می‌کرد. همسر یکی از دوستان عباس،
 مرا به او معرفی کرد و این آغاز آشنایی ما، در سال 1361 بود. در جریان خواستگاری
 احساس همدلی و همفکری کرده به جهت اطمینان استخاره کردم، آیه‌های سوره نور آمد:
 «الله نور السموات والارض» بعد از خرید مختصری بر طبق آداب و رسوم
 در تاریخ 21/7/1361 دلهایمان با نور قرآن پیوند خورد و عقدمان جاری گشت.
روز بعد از مراسم عقد به گلزار شهدا رفتیم و عباس حلاوت خودش را در این
مدت برایم توصیف کرد: «وقتی برای خواستگاری به سراغت آمدم بار سنگینی بر سینه‌ام
حس می‌کردم، با شنیدن نامت (زهرا) آرام شدم، وقتی به درخواستم جواب مثبت دادی،
 همه درهای  بسته به رویم گشوده شد.» همه به او سفارش می‌کردند که مراسم عروسی را در باشگاه
برگزار کند اما او نپذیرفت چون از خانواده شهدا خجالت می‌کشید و نمی‌خواست خود
را درگیر مراسم کند. لباس دامادی او نیز همچون سرداران دیگر جامه سبز سپاه بود. مراسم در
 عین سادگی انجام شد و حاج عباس بعد از ازدواج بلافاصله به منطقه بازگشت. راوی:همسر شهید
شهیدعباس کریمی

منبع : خاطراتی از کتاب: دجله در انتظار عباس

الا بذکرالله تطمئن القلوب




با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام کن و بدان که هرگاه
خدا را بخوانی صدایت را می‌شنود.
محمد حسینی خادم

جوانی




کم کم جوانی رفت و
حالا وقت پیری ست
این زندگی هم رو به پایان است بی تو
لیلی خبر دارد که مجنون در چه حال است ؟
مجنون کماکان در بیابان است بی تو

خاطره ای از شهید زین الدین

خاطره ای از شهید مهدی زین الدین///
 نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده. یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون.
گفتم: این چیه؟
 گفت: عکس دخترمه.
گفتم: بده ببینمش.
گفت: خودم هنوز ندیدمش.
گفتم: چرا؟
 گفت: الان موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد.

خاطره ای از شهید مهدی زین الدین///

 نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده.

یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون. گفتم: 

این چیه؟ گفت: عکس دخترمه. گفتم: بده ببینمش.

گفت: خودم هنوز ندیدمش.

 گفتم: چرا؟ گفت: الان موقع عملیاته.

میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده.

 باشه بعد.

لختی تفکر

بعضی ها چه زود رنگ باختند 

لختی تفکر 

گریه نکن

گریه نکن...

مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن...

زمان تشییع و تدفینم گریه نکن...

زمان خواندن وصیت نامه ام هم گریه نکن...

فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند...

و زنانمان عفت را...

وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت...

گریه کن مادرم...

که اسلام در خطر است...


بشارت های ظهور از زبان مقام معظم رهبری

امام خامنه ای(مدظله) :

 ما به ظهور امام زمان(عج) این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شده ایم زیرا معرفت ها پیشرفت کرده است.      (نیمه شعبان سال 78)

جبهه باطل در حال شکست و عقب نشینی است .    5آذر 79

پیشروی تدریجی جبهه حق نسبت به گذشته بسیار قابل توجه است و سرانجام با ظهور امام زمان(عج) ، غلبه حق به صورت مطلق تحقق خواهد یافت .    5 آذر 1379

در مقابل مستکبران عالم زمینه این وجود دارد که توده های مردم بر روی حرف حق خودشان بایستند ودر صورت تحقق این زمینه ظهور امام زمان(عج) خواهد بود. (سال 80)

علما و روشنفکران و سیاستمداران دنیای اسلام درس وحدت و یکپارچگی را برای ملتهای خود تکرار کنند و جوانان بالنده این نسل را برای رویارویی با حوادث بزرگ و به دوش کشیدن بار امانتی سنگین و شالوده ریزی امت متحد و یکپارچه اسلام آماده سازند. قسمتی از پیام مقام معظم رهبری(مدظله) به مراسم حج سال 80

دنیا امروز حقیقتاً پر از ظلم و جور شده و تشنه عدالت مهدوی است.  (نیمه شعبان 87 )

جهان استکبار مغلوب دنیای اسلام شده است.   (سال 86)

نسل کنونی فلسطین شکست قطعی اسرائیل را خواهد دید. (عید فطر 87)

در مقابل قدرت مادی مستکبران عالم ، زمینه این وجود دارد که آحاد بشر بتوانند بر روی حرف حق خود بایستند ، چنین روزی روز ظهور امام زمان(عج) است . آن روز ، روزی است که منجی عالم بشریت ظهور کند و پیام او همه دلهای مستعد را که در همه جای جهان هستند به خود جذب کند.                  نیمه شعبان سال امیرالمومنین(ع)

همه آرزوی انبیاء و اولیاء، استقرار عدل ، نجات مستضعفین ، نابود کردن ظلم در سطح جهان،  به دست شما ملت ایران قابل عمل است.

دولت اسرائیل در سراشیبی تند سقوط است.            اسفند 88

من با اطمینان کامل می گویم : تحقق کامل وعده الهی(ظهور) برای تمدن نوین اسلامی در راه  است. امام خامنه ای(مدظله) - پیام حج 87

هلال ماه

هلال ماه ما رویت شده ماه ما دیدنی است 

تمام وکمال است

 butterfly

در حفاظت ز امیرم حضرت خامنه ای      

    می شوم میثم تمار به دارم بزنید .


روز عید فطر

حضرت امام رضا علیه السلام:   
إنَّما جُعِلَ یَومُ الفِطرِ العِیدَ لِیَکونَ لِلمُسلِمینَ
 مُجتَمَعا یَجتَمِعُونَ فیهِ و یَبرُزونَ لِلّهِ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلى
 ما مَنَّ عَلَیهِم؛کتاب من لایحضره الفقیه،ج ۱،ص ۵22

 روزفطرازاین روعید قرار داده شد تا روز گردهمایى
 مسلمانان باشد، و در این روز گرد هم آیند و
براى خدا به صحرا درآیند و خداوند را بر منّتى
که بر آنها نهاده است ستایش و به بزرگى یاد کنند.

مژده


دهید مژده به یاران که یار مى آید
قرار گیتى چشم انتظار مى آید
کلید صبح به دست و سرود عشق به لب
ز انتهاى شب آن شهسوار مى آید

ستاره شرقی




و تو ستاره ی شرقی طلوع خواهی کرد
و «أن یُحِقّ َالحَقَّ...» قسـم به ایــن آیه!

قنـوت پنجره ها هــم پر از اجابت توست
که در همیشـه نچرخیــده روی یک پایه

شهید شیخ محمدحسن شریف قنوتی


نیروهای ما اعم از تکاوران، ارتشی ها و نیروهای مردمی همه در پشت مسجد صد دستگاه
 موضع گرفته بودند و حرکتی انجام نمی دادند. بچه هایی هم که به هر نحو خودشان را به منطقه
 رسانده بودند، فقط یک اسلحه ی ژ۳ در دستشان بود. در این حین متوجه شدیم که یک روحانی با
 پای برهنه در حال جنب و جوشی عجیب است. ایشان با شجاعت و اقتدار این نیروها را
سازماندهی می کرد و ما را مبهوت کرد. شیخ در یک صبح تا غروب سه بار عراقی ها را از پل نو عقب راند.
 یعنی بچه ها را سازماندهی می کرد، در حد یک گردان بعد به وسیله ی طرحی که ایشان می داد
 عراقی ها را غافلگیر می کرد و تا آن طرف پل عقب می راند. بعد دوباره بچه ها را برمی گرداند
 و سازماندهی می کرد و مجدداً حمله می کرد.   شهید شیخ محمد حسن شریف قنوتی

منبع : برگرفته از پایگاه انفطار

مسئولین بدانند

مسئولین بدانند اگر عهد خود با شهداء را فسخ کنند یا حقی به نام شهداء از مظلومی پایمال شود

او را نمی بخشیم ، این حکومت خون نمی دهد شکم ها از مال دنیا پر شود ، خون می دهد

تا اسلام ناب محمدی برقرار باشد و عدالت و برابری حاکم شود . شهید قباد شمس الدینی

غروب جمعه




غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
 غروب این همه غربت چرا نمی آیی؟!

زمین به دور سرم چرخ می زند پس کی
 تمام می شود این روزهای یلدایی .  ؟

روزه های بی افطار

ماه رمضان فرا رسیده بود. گرچه عراقی‌ها دل خوشی از روزه گرفتن اسرا نداشتند

 و از این موضوع راضی به نظر نمی‌رسیدند، اما جلوی روزه گرفتن آن‌ها را هم نمی‌گرفتند. 

با رسیدن این ماه مبارک، همه برادران در حال و هوای دیگری قرار گرفتند 

و اعمال عبادی با جدیت بیشتری دنبال می‌شد.

یک روز موقع افطار یکی از اسرا که صدای زیبایی داشت، بلند شد

 و شروع به گفتن اذان کرد، اما هنوز چند جمله‌ای از اذان را سرنداده بود

 که چند سرباز بعثی در حالیکه مضطرب و عصبانی به نظر می‌رسیدند،

 وارد آسایشگاه شدند و بلافاصله او را با خود بردند. 

آن‌ها قبل از رفتن فریاد زدند: «از این به بعد هیچ کس اجازه گفتن اذان را ندارد.»

 
ادامه مطلب ...

اخرین جمعه ماه رمضان

شایسته است در آخرین جمعه ماه رمضان ٬ دعای وداع با ماه رمضان ٬

 را زمزمه کنید و خویشتن را برای وداع با ماه مهمانی خدا ٬ مهیا سازید. 

جابر بن عبد لله انصاری ٬ از پیامبر اکرم ٬ چنین نقل می کند:

در آخرین جمعه ماه رمضان، خدمت پیامبر خدا رسیدم .چون مرا دید، به من فرمود

 «:اى جابر ! این آخرین جمعه ماه رمضان است .

اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا إیاه، فإن جعلته فاجعلنی مرحوما، 

و لا تجعلنی محروما. فإنه من قال ذلک ظفر بإحدى الحسنیین، إما ببلوغ شهر رمضان 

من قابل و إما بغفران الله و رحمته

با آن خداحافظى کن و بگو ":خداوندا !آن را آخرین روزه ‏دارى ما 

در این ماه قرار مده، و اگر چنین قرار دادى، مرا آمرزیده قرار بده و محرومم مگردان!".

هر کس چنین بگوید، به یکى از دو نیکى میرسد :یا به ماه رمضان آینده میرسد،

 یا به آمرزش و رحمت الهی، نایل میشود».