شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

خاطره ای از شهید زین الدین

خاطره ای از شهید مهدی زین الدین///
 نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده. یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون.
گفتم: این چیه؟
 گفت: عکس دخترمه.
گفتم: بده ببینمش.
گفت: خودم هنوز ندیدمش.
گفتم: چرا؟
 گفت: الان موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد.

خاطره ای از شهید مهدی زین الدین///

 نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده.

یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون. گفتم: 

این چیه؟ گفت: عکس دخترمه. گفتم: بده ببینمش.

گفت: خودم هنوز ندیدمش.

 گفتم: چرا؟ گفت: الان موقع عملیاته.

میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده.

 باشه بعد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد