گره کور ظـــــــــــهور تو منمکه می دانم هر جمعه برای گناهانم خون گریه می کنی اما باز هم گناه می کنمگره کور ظـــــــــــهور تو منمکه می دانم نگاهم می کنی اما در مقابل نگاه مهربانت گناه می کنم و دلت را می شکنمگره کور ظـــــــــــهور تو منمکه می دانم چقدر غریبی اما من حتی اراده ترک یک گناه را برای کم شدن غربتت ندارم
وای کاش دیگر من بفهمم که برای م گریه میکنی بخاطر گناهانی که در طول هفته میکنم
گره کور ظـــــــــــهور تو منم
که می دانم هر جمعه برای گناهانم خون گریه می کنی اما باز هم گناه می کنم
گره کور ظـــــــــــهور تو منم
که می دانم نگاهم می کنی اما در مقابل نگاه مهربانت گناه می کنم و دلت را می شکنم
گره کور ظـــــــــــهور تو منم
که می دانم چقدر غریبی اما من حتی اراده ترک یک گناه را برای کم شدن غربتت ندارم
وای کاش دیگر من بفهمم که برای م گریه میکنی بخاطر گناهانی که در طول هفته میکنم