کار را برای رضای خدا انجام دهید.
وقتی رضایت خدا حاصل شد،
انسان قلبش سبک و پاک میشود. شهید عباس متقی
از مشهد برگشته بود. اردوى مشهد گذاشته بودند. به همه گفته بودند با خانواده هاشان بروند.
پرسیدم «خانواده رو هم بردین؟» گفت «نه.» گفتم «چرا؟» گفت «از وقتى رحمت اللّه شهید شده،
سعى مى کنم بین خانواده ى خودم و او فرقى نذارم. گفتم اگه خانوادم رو ببرم،
خانمش دلش مى گیره. مى گه اگر شوهرم بود، من رو هم مى برد.» شهیدعبدالله میثمی
شهادت، زیباترین، بالندهترین و نغزترین کلام در تاریخ بشریت است،
شهادت بهترین و روشنترین معنی حقیقت توحید است و
تاریخ تشیع خونینترین و گویاترین
تابلو نمایانگر شکوه و عظمت شهید است. حاج ابراهیم همت
به استخوان خردکرده ها، این کسانی که یاران و رفقایشان جلوی چشمانشان تکه تکه
و شهید شدند و آرزویشان آن بود که کاشکی آن موقع ما هم رفته بودیم،
احترام بگذارید و حرمت آنها را نگه دارید. شهید سید منوچهر مدق
گفتم:شما حالتون خوش نیست. مریض شدین. گفت:نه، خوبم. گفت:تب و لرز کردین؟
سرش را انداخت پایین. گفت «نه عزیز، گرسنه م.» دو روز چیزى نخورده بود.
همه جا را دنبال غذا گشتم; هیچى نبود، هیچى. یعنى یک ذره خرما یا قند هم نبود.
رفتم پیش خانمش. گفتم «این جا چیزى پیدا نمى شود، بگذارید برویم داخل شهر.»
گفت «نه.» قایم شده بودم توى انبار. بغض کرده بودم و از گونى نان خشک ها، جاهایى
که کپک نداشت مى شکستم و مى گذاشتم توى سینى. شهید مصطفی چمران
منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | رهی رسولی فر
یادمه کلاس چهارم٬توکتاب درسیمون یه پسر هلندی بود
که انگشتش رو گذاشته بودتوسوراخ سدتاسد خراب نشه !
قهرمانی که با اسم و خاطره ش بزرگ شدیم ؛
" پطروس"
تو کتاب٬عکسی ازپطروس نبودوهیچ وقت تصویرش روندیدیم.
همین باعث شد که هر کدوممون یه جوری تصورش کردیم
و برای سالها تو ذهنمون موندگار شد !
پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده ؛
انگشتش کرخت شده بود و ...
سالها بعد فهمیدیم اسم واقعی پطروس٬ هانس بود ؛
تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بود که یک نویسنده
آمریکایی به نام " مری میپ داچ " نوشته بود ؛
بعدها هلندی ها از این قهرمان خیالی که خودشون
هم نمی شناختنش، یک مجسمه ساختند .
خودهلندی هاخبرنداشتندمانسل درنسل
باخاطره پطروس بزرگ شدیم
شاید اون وقتا اگه می فهمیدیم پطروسی
در کار نبوده ناراحت می شدیم !
مگرنه اینکه ماسرتاپای وجودمان نیازمند
عنایات الهی است پس چرا از دعا غافلیم.
شهید مسعود خدادای حسین آبادی
شهادت هدفیست که همه کس را یارای رسیدن بدان نیست و مسیریست که
هر از راه رسیدهای ]را[ توان قدم نهادن و پیمودن آن نیست. شهید عباس آقایی
پس از شکست در عملیات رمضان شهید حسن باقری فرماندهانش را جمع و
برای آنان صحبت میکند و به آسیبشناسی این عملیات میپردازد: «اگر صد شهید
در شناسایی بدهیم پیش خدا جواب داریم اما در عملیات بدون شناسایی اگر یک
شهید بدهیم جوابی نداریم. شناسایی نقاط خوبمان،
نقاط ضعف دشمن و تلاش جدی در این راه...» شهیدحسن باقری
در پی اصول اعتقادی تحقیق و مطالعه نمائید و تفکر زیاد نمائید
تا به اصول اعتقادی یقین کامل داشته باشید. شهید حمید باکری
دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم
که در حضور خدا رو سپید تر بشوم
بریده های من آن سوی عشق گم شده اند
خدا کند که از این هم شهید تر بشوم
که ذره های مرا باد با خودش ببرد
خدا که خواست ز دنیا بعیدتر بشوم
که زیر بارش سرب و اسید، تر بشوم
خودش به فکر من و تکههای من است
دعا کنید از این هم شهید تر بشوم
ترک موتورم و گفت: «بریم یک سر یه خط بزنیم». بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در
آتش می سوخت و چند بسیجی هم، عرق ریزان و مضطرب، سعی می کردند
با خاک و آب، شعله ها را مهار کنند. حسین آقا گفت:« اینا دارن چی کار می کنن؟
وایسا بریم ببینیم چه خبره».هرم آتش نمی گذاشت کسی بیشتر از دو- سه متر
به نفربر نزدیک شود. از داخل شعله ها، سر و صدای می آمد. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر