پدرش می گوید : در طول مدتی که در محله خودمان
زندگی می کردیم ، علی آقا برای همه
شناخته شده بود؛
خصوصا به لحاظ ادب و تواضعی که نسبت به من و مادرش داشت .
از سرِ
کار که به منزل می آمدم ، معمولا علی توی کوچه با
هم سن و سالهایش ، مشغول بازی
بودند . تا چشمش به
من می افتاد ، بازی را رها می کرد ومی دوید به طرف من
. خیلی
مودب سلام می داد و می رفت به طرف منزل تا
آمدن من را اطلاع بدهد. این کار علی ،
معمولا هر روز با
آمدن من تکرار می شد ؛ فرقی هم نمی کرد کجای بازی باشد
. بچه های
هم سن و سالش حسابی تحت تاثیر
این حرکت علی قرار گرفته بودند. شهید علی شریفی
منبع :
قربانگاه عشق ، ص 164