اما با حسـین بودند
عده ای هم کنار حسـین،
امّا گویی هزاران سال از او دور بودند..
عاشورا هر روز در کربلای
دلمان اتفاق می افتد
مواظب باشیم "حسین" دلمان به دست "یزید"
نفس اماره، تشنه لب شهید نشود!
شـــهـــری درآســـمـــــان
یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان
یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...با کسی نشست و برخاست کنید که به یاد خدا بیفتید
هیچ می دانی چرا بی حاصلیم
چون که از یاد شهیدان غافلیم
ادامه...
آمار : 790068 بازدید
Powered by Blogsky
حق الناس
در عجبم از کسانی که هزاران گناه و
حق_الناس می کنند ولی معتقدتد یک
قطره اشک بر حسین ضامن بهشت آنهاست.!
طواف ماه
وقتی "حسینی" در راه است و همه منتظرند،
حتماً"مسلمی"درشهراست ونائب امام غایب است !!!
سلام بر حضرت ماه، نائب عام امام زمان(عج)
زمزم مهر
محمد و علی و فاطمه، حسن و حسین
ز چـهـر پـاک تـو مـهـدی، نـگار می‌بینم
مقام و حجر و حجرناودان و زمزم مهر
چو مستجار درت، خاکسار می‌بینم
شهید محمد امیرافضلی
یک روز در خانه نشسته بودیم که امیر از در وارد شد.
مادرم از او پرسید:«امیرجان دیگر به جبهه نمی روی؟»
امیر گفت:«چرا مادر، تازه اول کار است» وقتی مادرم گفت:
«بس است دیگر» چند بار رفته ای دیگر نرو» امیر پاسخ داد:
«در آخرت وقتی از حضرت زهرا (س) پرسیدند که تو برای
اسلام چه دادی؟ در جواب می گوید: من حسینم را در راه
اسلام دادم، آن وقت اگر از تو بپرسند که تو چه در راه
اسلام داده ای، پیش حضرت فاطمه (س) روسیاه خواهی شد،
ولی اگر من به جبهه بروم و به اسلام خدمت کنم،
جوابی برای حضرت
زهرا (س) خواهی داشت.
شهید محمدعلی امیرفاضل
منبع : سایت صبح
فوتبال
بارها با هم در زمین فوتبال به اتفاق دیگر دوستان بازی کردیم ،.
اخلاق ما مثل بقیه هم سن و سالهایمان بود ؛ یک گل که میخوردیم ،
سر هم تیمی هایمان داد می کشیدیم ؛ توپ که اوت می رفت ،
جرزنی میکردیم . خلاصه خیلی موقع ها احترام هم دیگر را نگه نمی داشتیم.
اما از وقتی حسین به جمع ما اضافه شد ، توی هر تیمی بود
نمی گذاشت بچه ها به هم بی احترامی کنن. می گفت :
« خب چیه ؟! گل خوردیم دیگه ، جبران می کنیم، ارزش نداره و ...»
همه بچه ها تحت تاثیر این آرامش و مهربانی حسین قرار می گرفتند
و آرام می شدند. شهید حسین نوروزی
منبع : می خواهم حنظله باشم ، ص 14
ذکر حسین
ذکر "حــســـیـــن" شیرین است.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
ابری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست
ابری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست
چشم سر، خیس است امّا چشم دل، مرطوب نیست
آفت عصیان به جان نخل دل افتاده است
علتش این است اگر محصول ها مرغوب نیست
سود بازار عمل از عُرف هم کمتر شده
ای دریغ اوضاع کار و بار من مطلوب نیست
این دل بی در اگرچه جای این و آن شده
غیر تو اصلا ً برای من کسی محبوب نیست
واقعا ً من دوستت دارم عزیز فاطمه!
غیر یوسف هر کسی که دلبر یعقوب نیست
با من ِ بیچاره هم حرفی بزن چیزی بگو
جنس این دل که دگر از جنس سنگ و چوب نیست
طاقت دوری ندارم، رحم کن بر عاشقت
صبر من مانند صبر حضرت ایّوب نیست
کربلا می خواهم آقا … التماست می کنم
نامه ام را مُهر کن هر چند که مکتوب نیست
"حسیــــن"
♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙
بـــردن نــامِ
"حسیــــن"
ســــود کلانــی دارد
ره صد ساله خودش
یک شبه طی می گردد.
♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙♥•٠·˙
لبیک یا حسین
بـعـضـی حـرف هـا گـفـتـنـی نـیـست ،
نـوشتـنـی نـیـسـت . . .
بـغـض کـردنـی ست ،گـریـستـنـی ست ،
زار زدن می خـواهـد !
فقط مـی تـوانی گــوشـه ای زانـو هـایـت
را بـه بـغـل گـیـری
بـغضـت را بـشکنی ،و هـمراه با
اشکهـایـت زیرلـب" بگویی:حــــسیــــن"
وانگاه از روی عشق سلامی بدهی به حضرتش
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
کینه
ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین
یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین
گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی
می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی*
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا**
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلی
صبح
اول صبح بگویید
"حســـــــــــــــــین " السلام علیک ..
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
رب الدخلنی مدخل صدق
"حســـــــــــــــــین " السلام علیک ..
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
رب الدخلنی مدخل صدق
مادر
•▪●●•▪●●•▪●●•▪●●•▪●●•▪●●•▪●●•▪●●
هرچه دارم همــــــــه ازعطــــر
لب مــــــــــــادرم است...
عوض قصه به بالیــــــــن ســــــرم
گفت : " ح س ی ن "
شهید حسین خرازی
این آخر ها زیاد بحث می کردم با هاش ، قبلا نه.
گفته بود گردان رو برای عملیات حاضر کن،
خودت هم برگرد عقب.
گردان را آماده کردم ولی خودم نرفتم.
بهش گفته بودند که من نرفتم.
یکی اومد و بهم گفت : حاجی کارت داره ،
رفتم پیشش .
تا من رو دید گفت: تو چه ت شده ؟ قبلا
حرف گوش می کردی.
ته دلم خالی شد. گفتم: حاجی!
گفت :جانم!
گفتم: از من راضی هستی؟!! ته دلت ها ؟
گفت : این چه حرفیه ؟!! نباشم ؟
رویش را برگردانده بود، برگشتم اصفهان.
دیگه ندیدمش ...
گفته بود گردان رو برای عملیات حاضر کن،
خودت هم برگرد عقب.
گردان را آماده کردم ولی خودم نرفتم.
بهش گفته بودند که من نرفتم.
یکی اومد و بهم گفت : حاجی کارت داره ،
رفتم پیشش .
تا من رو دید گفت: تو چه ت شده ؟ قبلا
حرف گوش می کردی.
ته دلم خالی شد. گفتم: حاجی!
گفت :جانم!
گفتم: از من راضی هستی؟!! ته دلت ها ؟
گفت : این چه حرفیه ؟!! نباشم ؟
رویش را برگردانده بود، برگشتم اصفهان.
دیگه ندیدمش ...
باید گذشت از دنیا
بـــــایــــــدگــــــذشتــــن از دنیـــــــــــا بـــــــــه آســــــــــانـــــــی
بـــــایــــــد مهیـــــــــا شــــد از بهـــــــــــــــــرقــــــربــــــــانـــــــی
بـــــاچهــــــره خـــــــــونیــــــــــــــــن، ســــوی حسیـــــن رفتــــن
زیبـــــــــــــابُــــــــوَد زیـــــــــن ســـــــان، معـــــــراج انســـــانــــی
بـــــایــــــد مهیـــــــــا شــــد از بهـــــــــــــــــرقــــــربــــــــانـــــــی
بـــــاچهــــــره خـــــــــونیــــــــــــــــن، ســــوی حسیـــــن رفتــــن
زیبـــــــــــــابُــــــــوَد زیـــــــــن ســـــــان، معـــــــراج انســـــانــــی
حسین خرازی
اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما،
این شاید انکار خداست.
سردار شهید حاج حسین خرازی
نقطه سر خط
نقــــــطه ســـــر خط با دو عیـــــن بنویســـــید
از ســــــــــایه ی نـــــــــور نیرین بنویســــــــی
تکـــــلیف شــــب شماست در دفتر عشــــــق
صــــــــد مرتبه از نام "حســــــــــــین" بنویســید
بهشتت می کند
بیابان هم که باشـــــی
"حسیـــــن" آبادت می کند
قطعه ای از بهشتتـــــــــ می کند
درست مثل :
" کربـــــــــــــــــلا "
"حسیـــــن" آبادت می کند
قطعه ای از بهشتتـــــــــ می کند
درست مثل :
" کربـــــــــــــــــلا "