بابای مَن!
سُرفـه نمی کند،
فقط پَرپَر می زند،برای شهادتـــــ .
سلام بر تو ای عشق
صبح هنگامانم را وقتی چشمم بردنیا باز میشود
سلامی میدهم به تو ای عشق
وتورا دوست دارم ای عشق
راستی بهای تو را با خونم خواهم داد
واین عشق روزی مرا نیز به خود خواهد خواند
سلام بر شهید وشهادت
شهادت حد نهایی تکامل انسان و قله رفیع انسانیت است، شهادت،
مرگ سعادتآمیزی است که آغاز دیدن و زندگی پر ثمر نوین را بشارت میدهد،
شهادت یک تولدی است برای زندگی جاوید. شهیدجلال عباسی
در عملیات بدر، حاج عباس پس از سرکشی سنگرهای اطراف، به سنگر دیدهبانی بازگشت.
در یک لحظه با شنیدن صدای مهیبی روی زمین دراز کشیدم خوب دقت کردم تا بدانم
گلوله تانک کجا اصابت کرده ، خدایا چه میبینم؟! توی این سنگر حاج عباس بود!
او را از سنگر بیرون کشیدم. ترکشی پشت سرش را متلاشی کرده بود اما چشمهایش
هنوز نگران بسیجیان بود. او را داخل قایق گذاشته و با سرعت به طرف پست امداد
حرکت کردیم. اما دیگر فایدهای نداشت همه چیز تمام شد ... قایق آرام به طر ف
اورژانس حرکت کرد در حالیکه حاج عباس با چهرهای معصوم در زیر پتو آرمیده بود.
پیکر خونی و خیس او را داخل آمبولانس گذاشته و به سمت دوکوهه راه افتادیم و به
نیت آخرین وداع، پیکر او را دور زمین صبحگاه طواف داده به سمت تهران حرکت کردیم.
عباس کریمی روز 23/12/1363 و در سالروز شهادت حاج همت به او پیوست و
این تاریخ برای دومین بار در خاطره لشگر 27 محمد رسول الله (ص) جاودانه شد
. 2 روز بعد پیکرش در کنار مزار شهید اقاربپرست به خاک سپرده شد و بار
دیگر مسافری از جزیره مجنون به بهشت زهرا (س) میهمان گشت. شهیدعباس کریمی
منبع : خاطراتی از کتاب: دجله در انتظار عباس
می گفت: رسیدم بالای سرش لحظه های آخر عمرش بود
و مشخص بود که مشتاقانه در حال پر کشیدنه،
وقتی نزدیکش رسیدم دیدم خیلی آرام انگاری که
آقای خوبشودیده این جملات روبه شکلی ملکوتی میخونه:
یا سادتی و موالی إنّی توجهت بکم أئمتی ...
مثل یک پروانه زیبا پر کشید و ما را جا گذاشت.
سلام بر حسین سرور آزادگان که درس شهادت و آزادگى را به ما آموخت ،
ما درس آزادگى و شهادت را از آموزگار مان امام حسین ( ع ) آموختیم . شهیدمحمد رضایی
میخواهم از آرزوهایم بنویسم :
به نام خدا
شهادت
تمام !
شهادت هدفیست که همه کس را یارای رسیدن بدان نیست و مسیریست که
هر از راه رسیدهای ]را[ توان قدم نهادن و پیمودن آن نیست. شهید عباس آقایی
در پی اصول اعتقادی تحقیق و مطالعه نمائید و تفکر زیاد نمائید
تا به اصول اعتقادی یقین کامل داشته باشید. شهید حمید باکری
دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم
که در حضور خدا رو سپید تر بشوم
بریده های من آن سوی عشق گم شده اند
خدا کند که از این هم شهید تر بشوم
که ذره های مرا باد با خودش ببرد
خدا که خواست ز دنیا بعیدتر بشوم
که زیر بارش سرب و اسید، تر بشوم
خودش به فکر من و تکههای من است
دعا کنید از این هم شهید تر بشوم
سردار، جعفر شیرسوار بر اثر ترکش بمب خوشهای در سوم دی 65 در
منطقة هفتتپه به شهادت رسید. همرزم شهید، چگونگی عروج خونین
وی را اینگونه به تصویر کشیده است: هنگام ظهر در هفت تپه ـ
مقر لشکر 25 کربلا ـ هواپیماهای عراقی ظاهر شدند و شروع به بمباران کردند.
برادر شیرسوار به هدایت نیروها به داخل سنگرها پرداخت. در آن بین،
احساس کرد بمبی نزدیک آنها در حال فرود آمدن است. در کنار او دو
بسیجی نوجوان ایستاده بودند. رو به روی آنها چالهای کوچک بود.
آن سردار با سرعت هر چه تمامتر پشت دو بسیجی را گرفت و
داخل چاله انداخت. خود نیز بعد از آنها داخل چاله دراز کشید؛
اما بخشی از بدنش خارج از چاله بود. او بر اثر ترکشهای بمب خوشهای
به شهادت رسید، اما آن دو بسیجی سالم ماندند شهید جعفر شیر سوار
منبع : راوی: سید یحیی خلیلی، ر.ک:
فرهنگنامه جاودانههای تاریخ، ج5، (استان مازندران)، ص198
تقوا است که انسان را به اخلاص می رساند
وبااخلاص درهای حکمت نیزبرقلب گشوده می شود.
سید مرتضی آوینی
دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند، در غیر این صورت زمانی فرا میرسد
که جنگ تمام میشود و رزمندگان امروز سه دسته میشوند:
یک: دستهای که
به مخالفت با گذشته خود برمیخیزند و از گذشته خود پشیمان میشوند.
دو: دستهای که راه بیتفاوت را بر میگزینند و در زندگی مادی غرق میشوند.
سوم: دستهای که به گذشته خود وفادار میمانند و احساس مسئولیت میکنند
که از شدت مصایب و غصهها دق خواهند کرد.
پس از خداوند بخواهید با رسیدن به شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان بمانید،
چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و
جزو دسته سوم ماندن هم بسیار سخت و دشوار خواهد بود. شهید حمید باکری