شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

جنگ نرم

امروز جنگ ما جنگ نامردیست !
دیروزجنگ بودامروزهم جنگ پیش روداریم!
دیروز شهید دادیم،امروزکشته خواهیم داد!

دیروز سلاح تیر و ترکش وآرپی جی بود،

امروز ماهواره و اینترنت،فحشا

و بی بند و باریست!

دیروز ، دیروز بود ،

امروز ، امروز است


مدافعین حرم


جلوی درو گرفته تا نذاره باباش بره جنگ،
قلب آدم به درد میاد ...

حاجی

تازه جنگ به پایان رسیده بود حاجی برای مراسم حج به مکه رفت.
وقتی بازگشت از اوضاع سفر پرسیدم.
با خوشحالی گفت:« با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم که ای
کاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسه‌ای
که در اینها می‌دیدم. به یکی از جانبازانی که نابینا بود گفتم:«دوست نداشتی یک بار
 دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید:«چرا یک‌بار دیگر می‌خواستم دنیا را ببینم.
اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی که به خدا دادم و معامله کردم
 نمی‌خواهم فکر بکنم. بدنم می لرزید، فهمیدم که عجب آدم‌هایی
در این دنیا زندگی می‌کنند ما کجا، اینها کجا»
  شهید آوینی
منبع : برگرفته از کتاب همسفر خورشید
منبع کلام شهدا:اسک دین

شهید حمزه خسروی

شهید حمزه خسروی، فرمانده عملیات یکی از گروهان های لشکر المهدی(عج) بود.

روزی پس از ادای نماز صبح، رو به یکی از برادران روحانی می کند و می پرسد:

«آقا! اگر کسی خواب امام علی علیه السلام را ببیند، چه تعبیری دارد؟»

روحانی در پاسخ می گوید: «باید دید چه خوابی دیده و ماجرا چگونه بوده است.»

شهید خسروی دیگر چیزی نمی گوید؛ اما دو ساعت بعد، در یکی از محورهای عملیاتی،

در حالی که فرق سرش شکافته شده بود، به دیدار حضرتش شتافت و رستگار شد. 

شهید حمزه خسروی

منبع : برگرفته از کتاب دو رکعت عشق/ علیرضا قزوه

نقاشی




توی برگ سفید نقاشی

گرد و خاک مداد پر رنگ است
سرخ و تیره چقدر آتش و دود
نکند لای دفترم جنگ است

اینکه اینجا کشیده ام پدر است
مثل عکسش کمی جوان شده است
می درخشد لباس خاکی او
مثل خورشید آسمان شده است

می کشم با مداد سبز کلاه
تا در این جنگ بر سرش باشد
می کشم با مداد قهوه ای ام
خاکریزی که سنگرش باشد

دفتر من دوباره نورانی ست
شب حمله دوباره آمده است
تانک هایی که خط خطی کردم
پدرم با سلاح خود زده است

سالها رفته است و از جبهه
پدر و گریه و دعا مانده
شاید او خسته بوده و پایش
روی مین سیاه جا مانده

بازامشب


باز امشب هوس گریه ی پنهان دارم

میل شبگردی در کوچه ی باران دارم
کسی از دور به آواز مرا می‏خواند
از دل این شب پر راز مرا می‏خواند
راهی میکده ی گمشده رندانم
من که چون رازِ دلِ می‏زدگان عریانم
باید از خود بروم تا که به او باز آیم
مست تا بر سر آن راز مگو باز آیم
ابر پوشانده در مخفی آن میخانه
پشت در باغ و بهار است و می‏و افسانه
خِرَد خُرد همان به که مسخّر باشد
عقل کوچکتر از آن است که رهبر باشد 

********* 

خوش باد دوباره یادی از جنگ شده ست
دریاچه ی خاطرات خونرنگ شده ست

امروز دوباره می گدازد این
دل
این دل که برای شهدا تنگ شده
ست

*******************

روی شانه ی غیرت یاد جبهه ها مانده ست
مرگمان اگر دیدید پرچمی رها مانده ست
رفته اند اما نه! کوله بارشان باقی ست
بر زمین نمی ماند ، شانه های ما مانده ست

جـــَــنـــگِ حــُــســـیـــنــی


خـــَــســـتـــــه مـــَــنــشــیــن
کـــه حــُدَیـبــیــــه, حــُـنـیـنـی دآرد

عـــآقـِــبــَت صـــُـلــــحِ حــَــســـَــن

جـــَــنـــگِ حــُــســـیـــنــی دآرد . . .

وزارت خانه

وقتی جنگ شروع شد به فکر افتاد برود جبهه.
نه توی مجلس بند می شد نه وزارت خانه.

رفت پیش امام. گفت "باید نامنظم با دشمن بجنگیم

تا هم نیروها خودشان را آماده کنند،

هم دشمن نتواند پیش بیاید."


برگشت و همه را جمع کرد. گفت:
"آماده شوید همین روزها راه می افتیم".
پرسیدیم "امام؟" گفت
"دعامان کردند."

تحولات یمن


جنگ عربستان یمن

رژیم عربستان که هیچ مشروعیت مردمی ندارد، برای موجه خواندن

جنگ علیه یمن، چند کشور را با خود همراه کرده است و عادل الجبیر سفیر آل‌سعود

در واشنگتن مدعی شده است هدف از این حملات، حمایت از دولت مشروع و قانونی

و جلوگیری از سیطره انصارالله بر یمن است تا با این اظهارات، مشخص شود که عربستان

تا چه‌حد در یمن دخالت می‌کند و برای مردم این کشور و

سرنوشت آنها تصمیمات خطرناکی می‌گیرد.

دل نوشته:خدالعنت کند وهابیها رو که جنگ بر علیه مظلومان راه می اندازند

حضرت ماه


برای شادی روح شهدای 8 سال دفاع مقدس صلوات

سردارشهیدهمت

از خوارج و نهروان بدتر خواهیم بود

اگر درنگ، سستی و ابهام در رابطه با

این انقلاب و در رابطه با این جنگ به

خودمان راه بدهیم.

سردار شهید حاج ابراهیم همت


جنگ


در این موقعیت زمانی و مکانی ،

جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت ،

خیانت به پیامبر اکرم ( ص ) و امام زمان (عج)

و پشت پازدن به خون شهداست.

سردار شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

محراب نماز


«جنــگ ما با شیـطان، از
محـــراب نمــــاز
 آغـاز مـی‌گردد ...»
شهید سید مرتضی آوینی

تکلیف

رفته بود پیش امام که
 « باید تکلیفم رو معلوم کنم،
 بالا خره درس مقدمه یا جنگ؟»
 امام فقط یک جمله گفتند
« محکم بمانید توی جنگ.»
دیگر کسی جلودارش نبود.
 شهید مصطفی ردانی پور

منبع : کتاب ردانی پور

قاسم سلیمانی


روزنامه دبکا چاپ اسرائیل:
حتی تصور اشغال مرزهای غربی ایران توسط داعش خنده دار است.
٨٠ میلیون ایرانی یک جا بر سر داعش خراب خواهند شد.

ایرانیها بر سر خاکشان با کسی تعارف ندارند.
همه میدانیم ایرانیها باهوش تر از آنند که
بگذارند داعش به مرزهایش نزدیک شود آنها (ایرانیها) نبرد
را به بیرون از مرزهای خود کشیده اند...
اگر باور ندارید سایه ی قاسم سلیمانی را در عراق ببینید...
در نبردهای زمینی درون خاورمیانه
ایران بخاطر تجربیاتش همیشه پیروز است.

والفجرمقدماتی

49.gif49.gif49.gif

15 سال بعد از عملیات «والفجر مقدماتی»، از دل خاک فکه،
پیکر مطهر شهیدی را یافتند که اعداد و حروف نقش بسته
بر پلاکش زنگ زده بود، ولی در جیب لباس خاکی اش برگه ای بود
کوچک که نوشته هایش را با کمی دقت می شد خواند:
«
بسمه تعالی. جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست...
تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می نویسم:
«
به تو خیانت می کنند، تو مکن.
تو را تکذیب می کنند، آرام باش.
تو را می ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش
آنگاه از ما خواهی بود» دیگر، نایی در بدن ندارم؛
خداحافظ دنیا.

شهید محمد سوزنی

به خاطر خدا و به پاس خون شهیدان این همه احتکار و گرانفروشی

و کمبود مصنوعی ایجاد نکنید.

قدری به جبهه‌ها بیندیشند و لحظه‌ای به رزمندگان فکر کنید.

شهید محمد حسین سوزنی


لاله ها

49.gif49.gif49.gif

بیا تا بمانیم،در جبهه ها
به بوی شهادت، شکوفا شویم
بیا حافظ نام گلها شویم
شهیدانمان را زیارت کنیم
«که سخت است خاموشی لاله ها
دریغ از فراموشی لاله ها»
پس از جنگ،تکلیف ما روشن است
دل لاله ها را،نباید شکست...
3184c908.gif

تعامل با غرب

چه می خواهد بشود با این سیاست بازی ما بگویم
اقا تعامل انها بگویند جنگ
اخرش هم مانند دوره خاتمی ایران محور شرارت میشود

تبلیغ مدرن

صدای هیا هو،کف ودست زدن بلند است

گفتم اینجا چه خبر است

گفتند داریم اصلاحات میکنیم

گفتم چه چیز را

گفت نام مجتمع را

آیدین نام قشنگی است

بهتر از نامهای مهر لطف صفا وصمیمیت است

اینها جای خود را به دروغ،ریا،مد ورنگ داده اند

صدای شهید خاموش شده

وهمه میدانند که تنهاشهید انسان خوبی بوده است

جبهه دیگر محل تفریح وگردش شده است

نگاه کردن براروند بهمن شیروکارون

ایثار را به تمسخروحدت را به نشانه گرفته اند

امروز دیگر نان تنوری ،جای خود را به نان فانتزی داده است

به جای آش،دسر وژله می خورندبا پیتزاوساندویچ قیافه می گیرند وپز می دهند

بجای سلامHELLOمی گویند

بجای الحمدلله وشکرا لله مر30

سال تحویل را به کنارامامزاده وامام نمی روند

مگر تخت جمشید با صفا نیست

بجای اسماعیل ((اسی))می گویند وبجای ابراهیم((ابی))

راستی داوود را دیوید میخوانند

حاج همت را کسی نمیشناسد

چفیه را روسری کرده اند وپلاک را زنجیر

عشق را در تایتانیک خلاصه می کنند

چمران را بنام دکتر می شناسند وبهشتی رابنام بیمارستان

مطهری را بنام خیابان میدانند وانقلاب را بنام میدان

خانه  سبز را بهتر از خانه دل می شناسند

برای دختر محمد(ص)گریه نمی کنند

داستان در وپهلو را نمی خوانند

مگر بینوایان ویکتور هوگو دختر ندارد؟

مشتریهای خدا کم شده همه بدنبال فروشگاه رفاه می گردند

امام حسین (ع)را برای شفاعت ،وحضرت عباس رابرای عرض حاجت می خواهند

مسجد دیگر محل فاتحه خوانی نیست

مگر شهر ما تالار ندارد

برای اشکال گرفتن به مفاتیح الجنان،کف میزنند

برای دروغ نامه های روزعزا می گیرند

آوینی کیست؟ آیا شهید شد؟

شهید کیست ؟شهیدان که هستند؟

شهیدان بازیگر بودند یا ستاره سینما

فیلم جدید چیست؟آیا هنوز به بازار نیامده است؟

راستی ؟انتن ماهواره ما خراب است فردا سریال خارجی دارد؟

گفتم خب اسرائیلیها حاج احمد متوسلیان ودوستانش را آزاد کردند؟

گفت من این فیلم را ندیده ام دیشب آنرا نشان داد

امروز دیگر قهرمان خیبر ،بدر وحنین را نمی شناسد

علی (علیه اسلام)مظلوم است

گفتم در نهروان چه کسی پیروز شد؟

گفت نمی دانم شاید اث میلان

پوستر را می بینی؟عکس ارنولد بود با سلاح پیشرفته

زیر ان نوشته شده بود اسلام دین خشونت است

گفتم قصه های قران را خوانده ای؟

گفت نه ولی بجایش چند رمان را از بر هستم

گفتم مشکل شرعی نداری؟

گفت چرا وضع اقتصادخیلی بده اقساط پراید رااگر زیاد کنندبد نیست

گفتم برای مظلومیت حسین گریه کرده ای؟

گفت خنده بر هر درد بی درمان دواست

پرسید راستی چرا تو صورتت را اصلاح نمی کنی؟

شخص دیگری می گذشت ،با تمسخر گفت اقا ببخشید

ســــــــــلام   عــــــلــــــیـــــــــــکم

چکار می کنی؟

گفتم تبیلغ   می کنم

گفت پس چرا در اگهی های بازرگانی تلوزیون   تو را ندیده ام؟

خب شاید از رادیو صدایت را شنیده باشم

گفتم ریش پروفسوری برای چه؟

گفت وحدت بین حوزه ودانشگاه

گفتم با خدا تماس داری

گفت شماره موبایلش را ندارم اگر تاجر معروفیه بده شاید بدردم خورد

گفتم فاطمه سلام الله علیها را می شناسی؟

گفت:ولی یک بوتیک در انقلاب هست که نامش فاطیماست

گفتم می خواهم به ولی عصر روحی له الفدا برسم

گفت از خیابان آزادی که رد شدی به تاکسی ها که بگویی ولی عصرخودشان تو را می برند

امروز دیگر صداها زیاد شده

صدای قران محو شده خواننده بهتر میخواند

فضا ساکت بودهیچ کس حرف نمیزد

گفتم اینجا چه خبر است

اینها چرا ساکتند؟

اشاره به تابلو نمود روی ان نوشته شده بودبرای شادی رفتگان یک دقیقه سکوت

گفتم من از چه تبلغ کنم؟

گفت از کرم ،ژل ،صابون نمی دونم هر چی میخوای

گفتم غیرت؟ گفت محو شد

گفتم عفت؟گفت نابود شد

گفتم جنگ ؟گفت به خاطره ها پیوست

گفتم خداحافظ  گفت بای