حجر:
این قوم لشکر را تباه میکند مالک !
علی تا کی به ایشان مهلت جولان میدهد ؟!
-مالک اشتر :
مرام علی است عدی ! از قرار معلوم میخواهد
با صبر دل تاریکشان روشن کند
مردانت را به جهاد بخوان! لشکریان
در نخیله اردو میکنند !
-حجر :
به قصد کجا ؟
-مالک اشتر :
شام عدی ! شاام !
-حجر :
با اجتماع نهروان چه کنیم ؟!
-مالک اشتر :
طبق معمول مدارا
-حجر :
موافق این شیوه ای ؟
-مالک اشتر :
من در رکاب علی آموخته ام بی کینه
شمشیر بزنم .....
✿•٠•˙✿•٠•˙ ✿•٠•˙✿•٠•˙✿•٠•˙ ✿•٠