شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

آغاز جدایی



♡❤
پس از شهادت حضرت زهرا علیها السلام، اسماء به
حسنین علیهما السلام گفت: به نزد پدرتان علی علیه السلام
 روید و خبر شهادت مادر را به او برسانید .

حسنین علیهما السلام از خانه بیرون آمدند و در
 حالی که فریاد می زدند: «یا محمداه! یا احمداه!
الیوم جدد لنا موتک اذ ماتت امنا» ، وارد مسجد شدند
 و پدرشان را از شهادت مادر آگاه نمودند .

علی علیه السلام با شنیدن خبر، دگرگون شد و بی حال افتاد .
 آب به صورتش پاشیدند و به حال آمد.

با سوز و گداز فرمود:
«بمن العزاء یا بنت محمد کنت بک
اتعزی ففیم العزاء من بعدک;
ای دختر محمد صلی الله علیه و آله!

به چه کسی خود را تسلیت دهم.
[تا زنده بودی] مصیبتم را به تو تسلیت می دادم،
اکنون پس از تو چگونه آرام و قرار گیرم؟


┘◄ بیت الاحزان، محدث قمی، با ترجمه محمدی اشتهاردی، ص 249

شهید گمنام


شهید گمنام بگو،
بگو به من حرف دلت رو،تا کی
می خوای سکوت کنی!
شهید گمنام بگو،
پس کی می خوای فکری برای
 بغض توی گلوت کنی؟
گمان کنم که ارثیه مادری ست، گمنامی

چهار زن برگزیده



پیامبرصلی الله علیه واله وسلم:   

اخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ أَرْبَعاً مَرْیَمَ وَ آسِیَةَ وَ خَدِیجَةَ وَ فَاطِمَة.

خصال، ج1،ص225

 خداوند از زنان چهار نفر را برگزید که

عبارتنداز مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه.


تعبیر خواب حضرت زینب (س ) توسط پیامبر


 

به هنگام رحلت رسول خدا (ص ) امیرالمؤ منین (ع )

و فاطمه زهرا(س ) هر دو خوابى دیدند که

دلیل بر فوت رسول خدا بود، از این رو شروع به

گریه و زارى کردند. زینب (س ) نزد رسول خدا(ص ) آمده گفت :

اى جد بزرگوار! دیشب در خواب دیدم که بادى

سیاه وزیدن گرفت و دنیا را تیره و تار ساخت ،

تاریکى همه جا را فرا گرفت و مرا از سویى

به سوى دیگر مى برد. درخت تنومندى را دیدم

و از شدت وزش باد به آن درخت چسبیدم .

آن باد درخت را از جاى کند و بر زمین انداخت .

بعد به شاخه بعد به شاخه بزرگى از شاخه هاى

آن درخت آویختم ، آن را نیز کند. به شاخه اى

دیگر چسبیدم ، آن نیز شکست

. به یکى از دو شاخه فرعى آن چسبیدم ،

آن نیز شکست . در این حال از خواب بیدار شدم .

رسول خدا (ص ) در حالى که مى گریست ،

خطاب به زینب فرمود:

آن درخت جد تواست و شاخه

نخستین مادرت فاطمه است ،

دومى پدرت على و آن دو شاخه دیگر، برادرانت ،

حسنین مى باشند که دنیا با فقدان آنان

سیاه مى گردد، تو در ماتم آنان لباس سیاه به تن خواهى کرد.

« السلام علیک یا زینب کبری (س) » 


شهدای گمنام


http://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپ

شهید گمنامی بعد از دعای مادرش جنازه‌اش پیدا شد. پسرش در خواب به مادر گفت:مادر جان خیلی خوب است که جنازه‌ام پیدا شده و تو شب‌های جمعه بالای سرم می‌آیی؛ اما وقتی جنازه‌ام پیدا شد من را از یک نعمت محروم کردند. ما شهدای گمنام شب‌ها در بیابان حضرت زهرا(س) می‌آمد و برای‌مان مادری می‌کرد. این حرف‌ها را امام بیست سال پیش زده بود که شهدای گمنام همدمی جز نسیم حضرت زهرا(س) در بیابان ندارند.

http://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/   خرید پستی از خاوران شاپ

عطر یاس

tulpenglitterlijn.gif50.gif51.gif


هزار سال کوچه ها

پر می شه از عطر یاس

اما مکان اون یاس

مونده هنوز نا شناس

52.gif48.gif49.gif52.gif

ببین می توانی بمانی بمان

صوتی
 دانلود کنید


 

مداحی حاج محمود کریمی ، فاطمیه

  ببین می توانی بمانی،بمان  /  عزیزم تو خیلی جوانی،بمان

  تو هم مثل من نیمه جانی،بمان  /  زمین گیر من آسمانی،بمان

  اگر می شود می توانی،بمان /  چه شد با علی همسفر ماندنت

  چه شد پای حرف پدر ماندنت   / چه شد ماجرای سپر ماندنت

  پس از قصه ی پشت در ماندنت  /  ندارد علی هم زبانی،بمان

 

نشانی ختم الله مان مجازی نیست

 علی ز همسفر نیمه راه می گوید

علی شکایت ما را به چاه می گوید:

"بیا دلا که ز مردم به خود پناه بریم

ز دست مردم نااهل سر به چاه بریم"

چه در طبیعت ما مردمان فراهم بود

که ما شفیق نبودیم و چاه محرم بود؟

رها شدیم و گرفتار زرق و برق شدیم

میان برکه مال و منال غرق شدیم

به ما که مرد خداییم کفر چیره تر است

قلوب خلق ز"لیل المبیت" تیره تر است

حکیم واصل حق گفته است:"این سخن که منم

حجاب چهره جان می شود غبار تنم"

میان حق و علی خاک هم حجاب نشد

یکی ز مردم خاکی "ابو تراب" نشد

ببین ز جانب بازار کیست می اید؟

نگاه کن به گمانم علی ست می اید

به چند درهم ناچیز چشم دوخته است

علی برای عروسی زره فروخته است

در این میانه یکی پاک و رستگار نماند

به جز پلیدی مشتی گناهکار نماند

مکن شفاعت انان که رستگارانند

که مستحق کرامت گناهکارانند

بیا به خانه ی دل هل نزول کن اقا

بیا و خواهش ما را قبول کن اقا

به سر براهی ما احتیاجی ایا هست؟

سیاهی دل ما را علاجی ایا هست؟

نشانی ختم الله مان مجازی نیست

به نقش مهر جبین هایمان نیازی نیست

خدا گواست که من بوی یار می شنوم

صدای صیقل بر ذوالفقار می شنوم

میان باطل و حق چند استخاره کند؟

مگر که فکر مرا ذوالفقار چاره کند...

میان سینه ما خلق بی وفا .افسوس

برای حضرت مولا نمانده جا .افسوس

"علی علی" است به لبهایمان ولی پیداست

هنوز در شب دل هایمان علی تنهاست

دیگرآن خنده زیبـــــا به لب مــــــــولا نیست

دیگرآن خنده زیبـــــا به لب مــــــــولا نیست


همه هستندولى هیچ کسى زهـــــــــرا نیست


قطـــــره اشک علــــــــى تا به ته چاه رسید


چاه فهمید کسى همچـوعلـــــــــى تنها نیست

شهادت حضرت فاطمه را تسلیت عرض می نمایم

 قالَتْ (علیها السلام): حُبِّبَ إلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.

فرمود: سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا; و انفاق و کمک ـ به نیازمندان ـ در راه خداوند متعال.