شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شلیک مستقیم تانک

 

با شلیک توپ مستقیم تانک، ترکش،

پهلویی شهید حاج حسن عینعلی را شکافت.

آرام « یا زهرا »، « یا زهرا » می گفت.

با اشاره ش فهمیدم چیزی می خواد بگه.

گوشم را کنار دهانش بردم.

گفت: سر و رویم را با چفیه بپیچید!

مبادا روحیه ی بچه ها تضعیف بشه.

پیشونی بند


پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد …
پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟
گفت : سربند یا زهرا !
گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟
گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …

شلمچه



ای شلمچه!
"شین" تو شمعی است گِردش صد هزار پروانه ی دیوانه وار
"لام" تو لب های خشکیده است،لبیکِ حسین(ع)
"میم" تو میدان مین است و فریاد مولا یا علی(ع)
"چ" چراغ شام تارم شد شبروان کوی تو
"ه"هوای گریه در سر دارم از هجران تو

دنیا ارزش ماندن ندارد


 

موقع جدا شدن گفت:
دنیا ارزش ماندن ندارد....
و من هم میدانم که دیگر بر نمیگردم...
اما در این دنیا تنها نگران یک چیز هستم ... و آن هم دخترم است ...
بدون من اذیت خواهد شد...
چون نمیخواستم حرفاشو باور کنم .... نگاه خاصی بهش کردم و گفتم...:
این چه حرفیه که میزنی..!!!
حرفم را قطع کرد و گفت :
برایم مثل روز روشن است که دیگر بر نمیگردم ....
یا زهــــــــــــــــــــــــــــرا س...


3184c908.gif

ارامش


دلم “آرامش” وارونه می خواهد؛ یعنی : “ش م ا ر ا” *.*.*امام زمان (عج)*.*.* ---------- غیر از ضرر چیزی برای شما نداشتم... حتی نیامده ست به کارت دعای من...

فرازی از وصیت نامه شهید ابراهیمی:


بگذارید بعد از مرگم بدانند و بدانید.      

همان طورکه اساتید بزرگمان می گفتند که نوکر محال است صاحبش را نبیند، من نیز     
صاحبم را،محبوبم را دیدار کردم.اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم  
دیدار مجدد او نصیبم نگشت.بدانید
امام زمان(عج) حی و حاضر است.


انا اعطیناک الکوثر


هر کس در نمازهای واجب یا مستحب خود سوره کوثر را قرائت نماید

خداوند از آب حوض کوثر به او بنوشاند و کنار درخت طوبی همجوار

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.

سیدالشهدا


موقع رفتن گفت: مادر دعا نکن که برنگردم
به نیاز دل من نگاه کن مادر، پر شده ام از در خواست های مکرر، نمی خواهم دلت را بشکنم، «مادر دلم برای حضرت زهراء(س) تنگ شده» مادر دعا نکن که برنگردم، کاسه آب را پشت پایم نپاش، دعا کن که دعای مادر زود مستجاب می شود.
بگو پسرم را سپردم به سیدالشهداء...
بعد سرش را جلو آورد، سرش را محکم و استوار بوسیدم.
توی دلم گفتم برو مادر سپردمت به فاطمه الزهراء(س)...

خندید و رفت...

                                         روحمان به یادشان شاد...

افسران - زمان امتحان ...