شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

گل وگلوله

زیادگار ان زمان گل وگلوله مانده است

کنار جانماز من واخرین مدال تو

طیبه ثابت

عملیات رمضان

شهید زارعى در عملیات رمضان، لحظه‏اى آرام و قرار نداشت.

گاهى پشت تیربار بود و گاهى نارنجک پرتاب مى‏کرد. گمان کنم

بیش از 300 - 400 گلوله آر پى جى به سوى تانکهاى دشمن شلیک کرد.

وقتى گردان مى‏خواست عقب بیاید، او نمى‏آمد. با اصرار و تحکم و دستور،

او را عقب آوردیم. مبهوتِ چهره نورانى آن قهرمان دلاور بودم که چشمم

به گوشش افتاد. خون در گوشش خشکیده بود  شهید زارعی

منبع : راوى: برادر مظاهرى، ر. ک: ده مترى چشمان کمین،ص 249.

عملیات خیبر--نماز


در عملیات خیبر در محور طاییه بودیم . عملیات شروع شده بود.

یک شب بعد از حمله در داخل سنگر که سقف خیلى کوتاهى داشت

و رزمندگان بایستى نشسته نماز مى خواندند، یکى از رزمندگان به

نام شهید حسین نانکلى گفت : بچه ها من مى روم بیرون سنگر نماز بخوانم ،

این جا در این سنگر کوتاه نماز به من حال نمى دهد و نمى چسبد.

رفت بیرون چفیه خود را باز کرد و مشغول نماز شد.

در حین نمازش چند گلوله خمپاره در نزدیکى هاى سنگر

اصابت کرد ولى او تکان نخورد و نمازش را به پایان رساند.

او هیچ آسیبى ندید و تازه بعد از نماز فهمیدیم متوجه خمپاره هم نشده است . 

شهید حسین نانکلى

منبع : نماز عشق - راوی:عباس عرب

شهداشرمنده ایم

روزهایی بود که اطراف بانه در منطقه ای بسیار
 حساس نگهبانی می دادیم. پس از چند روز نگهبانی
 تعدادی تانک عراقی پیدا شدند. غرش تانک ها همه ی
ما را وحشت زده کرده بود. چون امکانات دفاعی بسیار
محدودی داشتیم فکرمان به جایی قد نمی داد.
محمدرضا که روح بلندش پایبند تعلقات دنیوی نبود،
 مردانه قبضه ی آرپی جی را برداشت و به سمت تانک ها
رفت. با تیر اول تانکی را مورد هدف قرار داد و به
آتش کشید؛ بی توجه به این که دیگر تیری در
دست ندارد مزدوران بعثی با تانک او را محاصره
 کردند و او با دستی خالی اسیر شد.
در همان گود کوچکی که با تانک ها به وجود آمده بود،
 آن قدر سید را زدند تا روی زمین افتاد و بعد بر
 اثر اصابت گلوله شهید شد.

●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
اللًّهُـ‗_‗ـمَ صَّـ‗_‗ـلِ عَـ‗_‗ـلَى مُحَمَّـ‗_‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗_‗ـَد و عَجِّـ‗_‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗_‗ـم ●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●


شهیداحمد رضا احدی

گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود

و در مقصد به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده و گذر می کند ،

حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟اینها آخرین دست نوشته

شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال 1366 است

که تنها ساعتی قبل از شهادت به رشته تحریر در آمده است .

با انتشار این متن امید است ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان

تأملی هرچند کوتاه درباره هدف ، انگیزه و چرایی حضور این

مردان خدا در عرصه دفاع در ذهن همگان شکل گیرد. متن این نوشته را با هم می خوانیم:

ادامه مطلب ...