شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شیعیان


از امام محمّد باقر (علیه السلام )

نقل شده است که فرمود:

جز این نیست که شیعیان علی(علیه السلام )

کسانی هستند که:

در راهِ ولایت ما(اهل بیت) به یکدیگر بخشش می کنند.
در راهِ محبّت ما باهم دوستی می کنند.
و برایِ زنده کردنِ امر ما به دیدار یکدیگر می روند.
اگر به خشم آیند ظلم نمی کنند
اگر خرسند بشوند زیاده روی نمی کنند.
برای همسایگانشان مایه خیر و برکت اند.
و با همنشینان خود در صُلح و صفا به سر می برند.

بحار الانوار ج75 ص180 ح 63

چــاپلـــوسے وحَســـد



● امــــام علــے «ع» :

تعـریفــ بیـش از استحقــاق ، چاپلوسے و کمتــر از استحقــاق، 

از نـاتــوانے در سخـن و یـا حســد استـــ .

(نهج البلاغه، حکمت 347)



【 هل من ناصر ینصرنی】


نامه امام حسین علیه السلام به
 حـبیب بن المـظاهر یادتان هستـ ؟!
┘◄ من الغــریبــ الی الحــبیب !!!!
در غـریبــ بودن امام زمانت شکی نیست....
.

✔ اما آیا تو حـبیب هستی؟!!!!
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا
َوﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪعلی♥علیه السلام‏ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ
لعنت ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ
"ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ
ﻭﻗﺘﻲﮐﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨدﺣﺴﻴـــﻦ♥علیه السلام‏ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ
"ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ
"ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ؛

ﻭﺍﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﻬـــﺪﻱ♥ (ﻋﺞ الله) ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ
ﻟﻌﻨﺘﻤﺎﻥ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ...

----------------------------------
● اللهم عجل لولیک الفرج ●

آمادگی برای مرگ




مرگ ،کاری به آماده بودن یا نبودن مانداره ،
و همون زمانی که باید برسه ، میرسه ،
 هرچند اگه ما ازش فراری باشیم!

قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ
مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیبِ
وَالشَّهَادَةِ فَینَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
(الجمعة/8)

بگو: «این مرگی که از آن فرار می‌کنید
 سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛
سپس به سوی کسی که دانای پنهان و
آشکار است بازگردانده می‌شوید؛
 آنگاه شما را از آنچه انجام می‌دادید
 خبر می‌دهد!»




امام حسین

امام حسین علیه السلام : مردى در برابر امیر المؤمنین علیه السلام برخاست و عرض کرد : اى امیر مؤمنان ! خدا را به چه شناختى ؟ فرمود : به بر هم زدن تصمیم و در هم شکستن قصد وقتى قصد کارى کردم، میان من و قصدم مانعى به وجود آمد و آنگاه که تصمیمى گرفتم، قضاى الهى با تصمیم من ناسازگارى کرد پس دانستم که تدبیر کننده اى جز من وجود دارد . (میزان الحکمة - ج3)