شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شفاعت شمر



مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود:

مرحوم دربندی در حرم کربلا خطاب به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد:

به حق مادرت زهرا (علیهاالسلام) از شمر شفاعت مکن!

از ایشان پرسیدند: مگر حضرت از شمر هم شفاعت می کند؟
جواب می داد: امکان دارد؛ زیرا اینها مظهر رحمت پروردگارند.

در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 128
محمد حسین رخشاد

شفاعت

قبل از عملیات به دیدن عباس رفتم به غیر از او کسی داخل سنگر نبود. در حالت
چهره‌اش نورانیت زیادی می‌دیدم، اصلاً نمی‌توانستم به خودم اجازه دهم که با او شوخی کنم.
از لحن صحبتهایش دانستم که دلش جای دیگری است به او گفتم:
«امروز با روزهای دیگر فرق داری، حلالم کن. من چیزی می‌بینم
 که خودت نمی‌بینی، اگر شهید شدی مرا هم شفاعت کن.» با هر زحمتی بود
 از او قول شفاعت گرفتم، اما خودش چیزی نمی‌گفت، پرسید:
 «معلوم نیست امروز چه می‌گویی؟! برو زمان دیگری بیا.» ولی آنقدر اصرار کردم که گفت:
«اگر کاری از دستم برآمد، چشم!» او روزی دیگر با یکی از دوستان به بهشت
زهرا رفته بود، در آنجا کنار مزار شهید اقارب‌پرست ایستاد و چند دقیقه‌ای به
قاب عکس و قبر او خیره شد و همانجا مبهوت ماند. آن موقع خیلی معنایش
را نفهمیدم تا روزی که او را در همانجا به خاک سپردند.   شهید عباس کریمی

منبع : راوی:صادقی- رمضان‌پور ، خاطراتی از کتاب: دجله در انتظار عباس

ومن کم آورده ام


تمام دلم را برای تو می نویسم 

غریبه که نیستی میدانی چقدر بی تاب رویت هستم 

میدانی که عاشقانه های زیادی به پایت ریخته ام

دلتنگ نگاه زیبایت خسته ی این شهر وهم آلودم 

دستم را بگیر  

یک کویر یک میدان یک جبهه یک سینه, درد وحرف دارم برایت 

اما تمام دلتنگی هایم رابگذارفقط درنقطه چینها خلاصه کنم 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ومن کم اورده ام در مقابل عظمت نگاهت ای شهید 

ای زنده ای جاوید همیشه 

برایم دعا کن 

شفاعتم کن......

شفاعت



در ملاقاتى که مادر شهیدان إسماعیل و إبراهیم فرجوانى با مقام معظم رهبرى داشت،
 به معظم‏له عرض کرد: «آقا؛ من خدمت شما رسیدم که از شما بخواهم در آخرت
 مرا شفاعت کنید. من در دنیا دنباله ‏رو شما هستم. هیچ چیز در دنیا از شما نمى‏خواهم.
 واقعاً از تمام چیزهاى دنیا بى‏نیازم. تمام چیزهاى گران قیمت و خوب و زیبا که در این
 دنیا هست، براى من بى‏ارزش است؛ یعنى این قدر چشمم پر است.‌»
 مقام معظم رهبرى جمله‏اى فرمودند که به تعبیر خانم فرجوانى
 «مرا شرمنده کردند و این امر اخلاص این ذریه حضرت زهراعلیهاالسلام را نشان مى‏دهد.‌»
ایشان فرمودند: «عجب! من آمدم شفاعت آخرتم را از شما بخواهم.‌»  

 

اخوی شفاعت یادت نره :


مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. یکبار آمدیم بلایی را که دیگران سر ما آورده بودند سر بچه ها بیاوریم ولی نشد. فکر می کردم لابد همین که خودم را مثل آن بنده خدا زدم به مردن و غرق شدن، از چپ و راست وارد و ناوارد می ریزند توی آب با عجله و التهاب من را می کشند بیرون و کلی تر و خشکم می کنند و بعد می فهمند که با همه زرنگی کلاه سرشان رفته است. کلاه سرشان این بود که در یک نقطه ای از سد بنا کردم الکی زیر آب رفتن. بالا آمدن. دستم را به علامت کمک بالا بردن. و خلاصه نقش بازی کردن. نخیر هیچکس گوشش بدهکار نیست. جز یکی دو نفر که نزدیکم بودند. آنها هم مرا که با این وضع دیدند، شروع کردند دست تکان دادن: خداحافظ! اخوی اگه شهید شدی شفاعت یادت نره!

شفاعت


رسول خدا صلی الله علیه و آله:

لا یَنالُ شَفاعَتی مَن اَخَّرَ الصَّلوةَ بَعدَ وَقتِها؛

کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد،

(فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید.

(محاسن ج1 ، ص80 )


نمازعشق

44.gif44.gif44.gif44.gif44.gif

سال 61 قبل از عملیات والفجر مقدماتى

سوار برکمپرسى هاى تدارکات شدیم تا به منطقه عملیات برویم .

چون تعدادمان زیاد بود و کمپرسى کم . در نتیجه فقط مى شد

در کمپرسى ایستاد. ماشین ها حرکت کردند؛

و در حالى که افراد با تجهیزات کامل از قبیل کوله پشتى ،

اسلحه ، کلاه آهنى ، گلوله هاى اضافى و قمقمه

و ...ایستاده بودند. هر کس ذکرى مى گفت و

بعضى شوخى مى کردند که تو فردا شهید مى شوى و

از همدیگر طلب شفاعت مى کردند. مدتى گذشت و

اعلام شد وقت صبح است و چون

امکان توقف نبود گفتند همان طور نماز بخوانید.

کسانى که وضو نداشتند با خاک روى بدنه

کامیون تیمم کردند و در همان حالت ایستاده

و در حال حرکت بدون رکوع و سجود،

نماز خواندیم تا به عملیات خللى وارد نشود. 

منبع : نماز عشق - راوی:حسین یوسفی