شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

نمازعشق

44.gif44.gif44.gif44.gif44.gif

سال 61 قبل از عملیات والفجر مقدماتى

سوار برکمپرسى هاى تدارکات شدیم تا به منطقه عملیات برویم .

چون تعدادمان زیاد بود و کمپرسى کم . در نتیجه فقط مى شد

در کمپرسى ایستاد. ماشین ها حرکت کردند؛

و در حالى که افراد با تجهیزات کامل از قبیل کوله پشتى ،

اسلحه ، کلاه آهنى ، گلوله هاى اضافى و قمقمه

و ...ایستاده بودند. هر کس ذکرى مى گفت و

بعضى شوخى مى کردند که تو فردا شهید مى شوى و

از همدیگر طلب شفاعت مى کردند. مدتى گذشت و

اعلام شد وقت صبح است و چون

امکان توقف نبود گفتند همان طور نماز بخوانید.

کسانى که وضو نداشتند با خاک روى بدنه

کامیون تیمم کردند و در همان حالت ایستاده

و در حال حرکت بدون رکوع و سجود،

نماز خواندیم تا به عملیات خللى وارد نشود. 

منبع : نماز عشق - راوی:حسین یوسفی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد