سال 61 قبل از عملیات والفجر مقدماتى
سوار برکمپرسى هاى تدارکات شدیم تا به منطقه عملیات برویم .
چون تعدادمان زیاد بود و کمپرسى کم . در نتیجه فقط مى شد
در کمپرسى ایستاد. ماشین ها حرکت کردند؛
و در حالى که افراد با تجهیزات کامل از قبیل کوله پشتى ،
اسلحه ، کلاه آهنى ، گلوله هاى اضافى و قمقمه
و ...ایستاده بودند. هر کس ذکرى مى گفت و
بعضى شوخى مى کردند که تو فردا شهید مى شوى و
از همدیگر طلب شفاعت مى کردند. مدتى گذشت و
اعلام شد وقت صبح است و چون
امکان توقف نبود گفتند همان طور نماز بخوانید.
کسانى که وضو نداشتند با خاک روى بدنه
کامیون تیمم کردند و در همان حالت ایستاده
و در حال حرکت بدون رکوع و سجود،
نماز خواندیم تا به عملیات خللى وارد نشود.
منبع : نماز عشق - راوی:حسین یوسفی