شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

السلام علیک یاصاحب الزمان عج




الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم...

یاصاحب الزمانﺟﻨـﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ...
شما ﺍﺯ ﻧﺦ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﻣﺎﺳﺖ!!!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﺎ ﺑﺮ ﮔﻨﻪ ﺁلوﺩﻩ ﺗﺮﯾﻢ ....
ﺍﺯ شما ﺩﻭﺭتریم!!!

شوق انتظار



هــــر شــب ز شــوق روی او،
مدهـوش رنگ و بـوی او، مست کف مینوی او

افـتــاده‏ام در کـوی او،
 ســر می‏ نـهــم بـر جــوی او ،
تــا یــار مــن آیـــد بـه در

ای یار غائب از نظر!

تمام دنیا


ز زمان و ز زمـیـن و ز تـمام دنیـــا

دست من گشته چه کوتاه تو کی می‏آیی‏
شـده‏ام غوطـه ور اندر غـم و اندوه زمان
من ندارم دل خوش، آه، تو کی می‏آیی‏

انگیزه لبخند




نیستی و بر لبم انگیزه ی لبخند نیست
جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست
طالعم با غم گره خورده گره را باز کن
حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست
روز مرگم هست روزی که بفهمم قلبتان
ذره ای از این من پر مدعا خرسند نیست
خوب می دانم وبال گردنت هستم ببخش
بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست
من به حق عمه ات سوگند خوردم پس بیا
خوب می دانم که بالاتر از این سوگند نیست

دروازه های نور




دروازه های نور را، بستند و ما و تیرگی،

کی می رسی و ناگهان، دروازه را وا می کنی ؟
باغ زمستان دیده ام، با شاخه هایی یخ زده
کی تو بهار، ناگهان! ما را شکوفا می کنی ؟

زلیخا

با چشم شهر آشوب خود، ما را زلیخا می کنی.
یعقوب چشمان مرا، تنها تو بینا می کنی.
دیگر نمی داند کسی، فرق ترنج و دست را
یوسف! تمام شهر را، داری زلیخا می کنی.

سربازان مام زمان

سربازان امام زمان عج از هیچ چیز جز گناهان خویش نمی ترسند.

شهیدسید مرتضی آوینی

مهدی جان سوالی دارم

مهدی جان!
سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده‌ام وقت ظهورت
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم

دعای فرج


در وقت نماز، براى فرج امام زمان (عج)... دعا کنید.
شهیدعیسى نیک نظر

گل نرگس بیا

 

یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا
غریب خسته دل و دلبر مدینه بیا

السلام علیک یابقیه الله


شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی
ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی
بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان
اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی

پرواز



خوبست که ماه آسمانت باشی

پروانه بیقرار جانت باشی
ای شیعه مراقبت کن از اعمالت
تا زینت صاحب الزمانت باشی

السلام علیک یاصاحب الزمان عج



ناقابل است پیش کشم در برابرت

چشمم سرم دلم همه اقا فدایتان
با این همه که رنج کشیدی به خاطرم
کشتی مرا دوباره به اشک و دعایتان

یاایهاالعزیز



یا ایهاالعزیز دلم مبتلایتان

دارد دوباره این دل تنگم هوایتان
از حال ما اگر که بپرسی ملال نیست
جز دوری شما و فراق صدایتان

نسل خلیل



از نسل خلیلیم و تبر در دستیم

ما بت شکنان معبد نمرودیم
ما منتظریم کعبه روشن گردد
دیری است پی اجازت معبودیم

حضرت مهدی عج الله



مستیم ولی مست می موعودیم

هستیم چنین و از ازل هم بودیم
ما را چو عدو مور شمارد غم نیست
ما وارث مُلک وَلَد داوودیم

السلام علیک یاصاحب الزمان عج



روی تو چه دل‌ها که نیاورده به غارت
یاد تو چه خواب از همگان برده به یغما
وقتی به خیال سر کویِ تو می‌افتم
خون گریه کنم یا بنشینم به تماشا؟

روح لغت نامه



ای روح لغت‌نامه‌ی اسما! کجایی؟
هر آیه‌ی قرآن شده هفتاد و دو معنا
ما غایب گم‌گشته‌ی خویشیم و تو حاضر

اللهم عجل لولیک الفرج



گفته اند می‌آیی، تشنگان کوثر را

پر دوباره خواهد شد، ساغر از خم خورشید
رو به سمت مشرق کن، تا حباب‌ها بینند
التهاب دریا را، در تلاطم خورشید!

انتظار


دست زمان به صورت آن ماه قد نداد

بالا گرفته قامت یار دوازده
ساعت از انتظار سرش درد میکند
 حتی زمین شده ست دچار دوازده

السلام علیک یاصاحب الزمان عج


بیا کـه ازغـم این سال های بی  سر و ته 

 شـدم مریض و در این راه خستم آقا جان

تو از همیشـه برایم  قشـنگ و خوب تری

قسم به آن که منش می پرستم آقا جان

دلیل خدا




تو آن دلیــل خدایی که حاضری امّا

بـرای آمـدنت نـدبه خوانده ام ؛ آقا
خدا کــند که بتـابی  به باور مـردم
و گل کنی به بلنــدی عشق در دلها

امید



چه قدر پنجره باز است رو به سوی امید

چه قدر دلشده ی بیقرار منتظر است
مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند
در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است

منتظر

چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است
چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است

السلام علیک یا صاحب الزمان عج



ما در ره تو شکستگانیم

آشفته تر از نسیم جانیم
از گل که شکفته در بهاران
یا دانه ی ریز و تند باران

حریم قدس


 تصویر حریم قدس شخصی
باز هم غروبی تنگ 

غروب جمعه

وتو چه میدانی که من در کدامین جاده

به انتظار تمام خوبی ها نشسته ام 

عهدم را باتو خواندم مولای من میترسم

باز هم برگردم 

به کورسویی که تونبودی ونفس هایت راکم داشتم 

قد م های کودکیم را بادستان محکمت

استوارکن بگذارنلغزم بگذاراز نگاهت نیفتم

چاره ای جز تو ندارم مولای من 

می دانم بسیار می دانم که بارها وبارها

از تودور بوده ام وتو به من نزدیک 

لمس مهربان سرانگشتت مرا به خود

اورده مگذار گم بشوم 

گم شدن من همپایه ی کم شدنم است 
بگذار در حریر لطف تو باشم .

شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت..

ای انسان؛ یادت باشد...
اگر وارد دوزخ شدی،از "" تلخـــی عذاب""
 به خداشکایت نکن این همان""شــیرینی گناهی""
 است که در دنیا از آن لذت میبردی ...
پرسیدند:
آیا آدم گناهڪار هم مےتواند امام زمانش را ببیند؟
  جواب دادند : 
  شمر هم امام زمانش را دید! 
اما نشناخٺ...
اللهم عرفنی حجتڪ ....
مولای من!!یوسف زیبای زهرا!!!
شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت..
شنیده ام دل نگرانِ مایے..
شنیده ام گریہ مے کنے براے ما..
کے تمام مے شود..
غروب هایے ک "دلِ" ما "گیرِ"
 دلتنگے ات است آقا؟؟

اللهم عجل فرج مولانا و
 امامنا صاحب العصر و الزمان(عج)

اللهم عجل لولیک الفرج

تمام هستی ‏ام را خاک قدمت می ‏کنم تا

شاید نظرى به جاده دلم بیندازى ، چرا که تو

آفتاب یقینى ، که امید فرداها هستى ،

تو بهار رؤیایى که مانند طراوت گل ‏سرخ

می ‏مانى و نرم و سبز و لطیفى ، تو معنى

کلمات آسمانى هستی که دستهایش

براى آمدنت به زمین دعا می ‏کند.