همه را به یک چشم میدید پا توی یک کفش
میکرد
عوضِ خُرخر، خِس خِس میکرد جنگ که تمام شد
از پدر چیزی حدود 30 درصد مانده بود
حالا میفهمم
مـا صددرصد به پدر مدیونیم... نه 70 درصد!

بیصدا رفت و بیصورت بازگشت
35سال با چهره ای درهم ساختی
وخوشا بسعادتت که با نیکوترین سیرت وصورت نزد خدایت می روی
روحت شاد ومملو از آرامش ابدی
تازه جنگ به پایان رسیده بود حاجی برای مراسم حج به مکه رفت.وقتی بازگشت
از اوضاع سفر پرسیدم. با خوشحالی گفت:« با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی
از آنها گرفتم که ای کاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم،
به خاطر تحول و حماسهای که در اینها میدیدم. به یکی از جانبازانی که نابینا بود گفتم:
«دوست نداشتی یک بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید:
«چرا یکبار دیگر میخواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:
«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی که به خدا دادم و معامله کردم نمیخواهم فکر بکنم.
بدنم می لرزید، فهمیدم که عجب آدمهایی
در این دنیا زندگی میکنند ما کجا، اینها کجا» شهید آوینی
منبع : برگرفته از کتاب همسفر خورشید
جنس گلولـه وترکشش تمسخراست وتوهین وتهمت
_ جانبازیش خون دل خوردن است . . .
_ تنها پدافندش تقواست . . .
_ فرمانده کل قواودیده بانش سیدی غریب وتنهاست
_ اینجااگر پیروز شدی شهیدی
و گرنه
اسیری و سرباز دشمن . . .
_ تنها هدفش عقول و قلوب است . . .
به هر حال جنگ شروع شده ببین کدوم طرفی . . .
سرفه امانش نداده بود
چه میتوانست بگوید؟
وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز
سهمیه دانشگاه است
وبعد از مرگ شاید
اسم یک کوچه...
راه میرود
**سرفه میکند
پلک میزند
**سرفه میکند
تکیه میدهد
**سرفه میکند
سرفه میکند
**سرفه میکند
ایستاده مرده است
لحظهای
*هزار بار
*تکهتکه ی او
شهید میشود
سرفه کرد و از کنار من گذشت، چفیه پوش آشنای این محل
او هنوز سر به زیر و ساده است، مردِ با خدای این محل
*********
می توانی از نگاه زرد او، خوشه هایی درد را دروکنی
با عبور او چه تازه می شود! رنگ و بوی جای جای این محل
************
می شناسمش من آن چنان، که تو کوچک و بزرگ این محله، نیز
تکیه گاه اعتماد کوچه است، پنجه ی گره گشای این محل
**************
سرفه می کند و طعم جبهه را، در هوای کوچه، می پراکند
بوی دودهای شیمیایی آه! خاطرات مرد های این محل
*******************
گرچه ذره ذره آب می شود، پیش چشم های گریه ناک من
او هنوز، سر به زیر و ساده است، پنجه ی گره گشای این محل