شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید بیژن بهتویی


بیژن بهتویى در 5 دى 1360 در بستان به شهادت رسید.

این در حالى بود که 16 سال بیشتر نداشت. فرمانده

وى پیرامون شهادت و ایثار بیژن مى‏گوید:

«در روزهاى اوّل عملیات، در محاصره دشمن قرار گرفتیم.

ما داخل سنگر پناه گرفته بودیم و از نظر مهمّات

در تنگنا بودیم. کسى جرئت نمى‏کرد از سنگر بیرون برود.

فقط بیژن بود که مرتّب از سنگر بیرون می رفت و از

  ادامه مطلب ...

شهید حاج مهدی باکری



توى آبادان رفته بود جبهه فیاضیه، شده بود خمپاره انداز. شهید شفیع زاده دیده بانى مى کرد
و گرا بهش مى داد، او هم مى زد. همان روزهایى که آبادان محاصره بود. روزى سه
تا گلوله خمپاره صد و بیست هم بیشتر سهمیه نداشتند. اینقدر مى رفتند جلو تا مطمئن شوند
 گلوله هایشان به هدف مى خورد. تعریف مى کردند، مى گفتند «یک بار شفیع زاده با بى سیم
گفته بوده یه هدف خوب دارم. گلوله بده.» آقا مهدى بهش گفته بود
«سه تامون رو زدیم. سهمیه امروزمون تمومه.»   شهید مهدی باکریمنبع : کتاب باکری انتشارات روایت فتح

خاطره

تانک های عراقی داشتند بچه ها را محاصره می کردند.

وضع آن قدر خراب بود که نیروها به جای فرمانده لشکر

مستقیما به حسن بی سیم می زدند.حسن به فرماندشون گفت:

همین الان راه می افتی، میری طرف نیروهات ،

یا شهید می شی یا با اونا برمی گردی. خیلی تند و محکم

می گفت: اگه نری باهات برخورد می کنم .

به همه ی فرماده ها هم می گی آرپی جی بردارند

مقاومت کنن. فرمانده زنده ای که نیروهاش نباشن نمی خوام.

  شهید حسن باقری

منبع : برگرفته ازسایت سربازان اسلام

چه کسی حاج قاسم سلیمانی را از محاصره‌ نجات داد؟

در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده

لشکر ۴۱ ثارالله در محاصره‌ی دشمن گیر می‌کند.

با بی‌سیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه

می‌گوید: «عراقی‌ها ما رو محاصره کردن.

تو چند متری‌مون هستن… بعید می‌دونم کسی

از ما زنده بمونه… دیدار به قیامت!».

سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در

محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را برمی‌دارد

و می‌گوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب می‌دهد:

«جعفر به گوشم!» می‌گوید: «اشلو رو برات می‌فرستم.»

جواب می‌دهد:«هر کاری می‌کنی زودتر جعفر جان!»

مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر لشکر المهدی

که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود

را به پشت نهر جاسم در محدوده‌ی پنج ضلعی می‌رساند

. با نیروهای عراقی درگیر می‌شود و می‌تواند

محاصره‌ی آن‌ها را بشکند و دشمنان را به عقب براند

و بچه‌های لشکر ثارالله از محاصره‌ی دشمن بیرون بیایند.

 

 

اشلو

مرتضی جاویدی بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو! از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی باهاشان صحبت می‌کرده و می‌گفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که می‌رفته، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند. دو سه بار هم به دروغ از رادیوشان اعلام کرده بودند مرتضی جاویدی، مشهور به اشلو، از فرماندهان مهم ارتش دشمن و از مزدوران خمینی امروز توسط دلاورمردان عرب به درک واصل شد! برای همین چیزها بود که هر فرمانده لشکری آرزو داشت فرمانده گردانی چون او داشته باشد.

چمران

می گفتند "چمران همیشه توی محاصره است."

راست می گفتند. منتها دشمن مارا محاصره نمی کرد.

دکتر نقشه ای می ریخت. می رفتیم وسط محاصره،

محاصره را می شکستیم و می آمدیم بیرون.

  شهید مصطفی چمران

منبع : کتاب چمران


بی سیم چی

52.gif52.gif52.gif52.gif52.gif


سعید قاسمی که درنبرد عملیات والفجر مقدماتی ،

مسئولیت واحد اطلاعات وعملیات لشگر 27محمد رسول الله(ص)را

بر عهده داشت از سرنوشت گردان حنظله می گوید : ساعت های

آخر مقاومت بچه ها در کانال ،بی سیم چی گردان حنظله حاج همت را خواست

.حاجی آمد پای بی سیم وگوشی را به دست گرفت صدای ضعیف وپر از خش خش

را از آن سوی خط شنیدم که می گوید :احمد رفت ،حسین هم رفت .

باطری بی سیم دارد تمام می شود .عراقی ها عن قریب می آیند تا مارا خلاص کنند

.من هم خدا حافظی می کنم . حاج همت که قادر به محاصره

تیپ های تازه نفس دشمن نبود ،همانطور که به پهنای

صورت اشک می ریخت،گفت :بی سیم را قطع نکن ...حرف بزن .

هر چی دوست داری بگو ،اما تماس خودت را قطع نکن .

صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت :سلام ما را به امام برسانید .

از قول ما به امام بگویید همانطور که فرموده بودید حسین وار مقاومت کردیم،

ماندیم وتا آخر جنگیدیم. 

منبع : مبنع:رد خون


7.gif7.gif7.gif7.gif7.gif7.gif