شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

جوان عاشق


جوان کافری عاشق دختر عمویش شد ،
عمویش پادشاه حبشه بود .
جوان رفت پیش عمووگفت عمو جان من عاشق دخترت شده ام
 آمدم برای خواستگاری .
پادشاه گفت حرفی نیست ولی مِهردختر من سنگین است .
گفت عمو هر جه باشد من میپذیرم
شاه گفت : در شهر مدینه دشمنی دارم که باید سر او را
برایم بیاوری آنوقت دختر از آنِ تو ،
جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست ،
گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام
علی بن ابیطالب می شناسند
جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و
کمان و سنان راهی شهر مدینه شد
 
ادامه مطلب ...

وصیت نامه شهدا

شما چه فکر می‌کنید؟! آیا تحت چه شرایطی استعمارگران و دشمنان زخم‌خوزده ما حاضرند

به جای مخالفت و خصومت به حمایت از ما برخیزند؟ آیا جز با نفی همه خواسته‌هایی

که تا کنون در راهشان جنگیده‌ایم و قربانی داده‌ایم؟ آیا جز با نفی هدفهایی که دشمنی

شیطانها را بر انگیخته بود؟ نفی آزادی، نفی استقلال واقعی و جوهره مکتبی انقلاب؟

شهید سید عبد الرضا موسوی

فقر ، درد، آتش، دشمنی

 
 چهار چیز است که کمش هم بسیار است:
فقر ، درد، آتش، دشمنی

به هیچ بنده ای نباید تکیه کرد ...



برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف
 را به چاه بیفکنند
یوسف لبخندی زد. یهودا پرسید : چرا میخندی ؟
اینجا که جای خنده نیست !
یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی
میتواند به من اظهار دشمنی کند
با اینکه برادران نیرومندی دارم !
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد
 تا بدانم که
" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد "…