افتاده ام به شوق
شرربار انتظار
شاید به چنگ آورم، اسرار انتظار
از فرط شرم، کرده عرق، فقر باورم
بهبودی است مژده بیمار انتظار
۩۞۩۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩
وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ
الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .
امام علیه السلام فرمود:
۩۞۩۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩ ۩۞۩
با اینکه ما خودمان به پول آدامس فروشی نیاز داشتیم
ولی گاهی اوقات علی اجازه نمی دادمن یاخودش فروش کنیم
وقتی می دید بچه ای از خودش فقیرتر است و وضع و
حالش از ما بدتر است ، او را جلو می فرستادومی گفت
تو برو و تو اون ماشین ، آدامش و شکلات را بفروش
خودش کنار می ایستاد و نگاه می کرد . من از این کار
علی خیلی خوشم می آمد. با اینکه علی آن موقع شاید
کلاس دوم یا سوم ابتدایی بود ، من همه کارهایش را
بی برو برگرد قبول داشتم می دانستم درست عمل می کند
شهید علی حسینی
منبع:به نقل از خواهر شهید علی حسینی کتاب دا،ص51