شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

حاجی شرمندتم




ازتوى ماشین داشت اسلحه خالى مى کردبا دو-سه تا بسیجى دیگر.
از عرقِ روى لباس هایش مى شد فهمید چقدر کار کرده.
 کارش که تمام شد همین که از کنارمان داشت مى رفت،
به رفیقم گفت «چطورى مشدعلى؟» به على گفتم «کى بود این؟»
 گفت «مهدى باکرى; جانشین فرمانده تیپ.» گفتم «پس چرا
 داره بار ماشین رو خالى مى کنه؟» گفت
«یواش یواش اخلاقش میاد دستت.»   شهید مهدی باکری
منبع : کتاب باکری انتشارات روایت فتح

حاجی سوغات تلاوتت پای کعبه بود

 
 
 
 
 

قاری، بعید بود نفس کم بیاوری
از حج برایم آه دمادم بیاوری

سوغات ما تلاوت تو پای کعبه بود
رفتی که عطر سورهۦ مریم بیاوری

خواندی برایم آیهۦ "از آب کل شیء.."
رفتی از آب چشمهۦ زمزم بیاوری

گفتم اگر برای تو زحمت نمی‌شود
لطفی کنی برایم کفن هم بیاوری

حالا شنیده‌ام کمرت زیر تشنگی...
نشنیده‌ام به ابروی خود خم بیاوری

شهید محمد ابراهیم همت

پیشانیش از زور درد چروک افتاده بود. چهره اش در هم مچاله شده بود.

انگار هر آن جمع‌تر می‌شد. باید عقب نشینی می‌کردیم و حاجی نگران بود که فرصت عقب بردن

شهدا را نداشته باشیم. بچه‌ها که شهید می‌شدند، چهره‌ی حاجی برافروخته‌تر می‌شد.

ولی این که نتوانیم شهدا را عقب ببریم، براش خیلی دردناک بود. آن شب تا صبح خیلی

به حاجی فشار آمد. سعی می‌کرد با بچه‌ها شهدا را بکشند عقب. ولی لحظه‌ی آخر، عجیب بود.

حاجی نمی‌توانست از جبهه جدا شود. همه را فرستاده بود عقب. اما خودش گوشه کنار

،‌دنبال بدن یکی از بچه‌ها می‌گشت.   شهید ابراهیم همت

منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران

حاجی تمام گشته مهماتمان

حاجی ! تمام گشته مهماتمان، تمام
ما مانده ایم و چند تنِ نیمه جان،تمام

ما  مانده ایم  و  غربت  تلخی از
 ابتدا
تا  انتهای  وحشت  آخر  ، زمان  تمام

خرچنگ هـا مـحـاصـره را تنگ کـرده اند
اما امید ماست خدا ؛ بی گمان ، تمام

حاجی!خدا کند که بفهمی چه دیده ام

از پشـت زخـم های دل آسمان ، تمام

این  جا  هنوز  اول  خطِّ  شروع  ماست
پایان انتـظارِ بـه خـون خفته مان ، تمام

فرصت گذشته است ؛ مرا هم حلال کن
شاید شکسته شیشه عمر جهان،تمام

تنهاصدای خش خشِ بیسیم بود و بس
تنها  صدای  اشهد  یک  نـوجوان ، تمام

 10سالِ  بعد  ،  کار  تفحص  نتیجه  داد
بی سیمِ تکه تکه و یک استخوان، تمام

حالـا  کـنار  تـربـت  حاجی  نوشته انـد :
گمنام، عشق ما و خدا ،بیکران....تمام