چقدر مظلومانه رفتند
وچقدر ما زود از یاد بردیمشان
همین دیروز بود که تشیعشان کردیم
ویادمان رفته که انها زنده اند
ومارا زمان با خود برده
مسئولین بدانند اگر عهد خود با شهداء را فسخ کنند یا حقی به نام شهداء از مظلومی پایمال شود
او را نمی بخشیم ، این حکومت خون نمی دهد شکم ها از مال دنیا پر شود ، خون می دهد
تا اسلام ناب محمدی برقرار باشد و عدالت و برابری حاکم شود . شهید قباد شمس الدینی
یه روز که خسته از محل کار به منزل برگشتم دیدم بچه ها دعواشون شده و
صداشون تا دم در خونه میاد. با عصبانیت وارد خونه شدم تا از عباس گلایه کنم.
دیدم داره نماز میخونه . نمازش که تم.م شد حسابی ازش گله کردم که چرا
شما خونه بودی و بچه ها اینقدر شلوغ میکردن؟ عباس هم با
مظلومیت خاصی عذرخواهی کرد. بعد که اروم شدم فهمیدم چقدر تند
باهاش حرف زدم. اصلا عباس مقصر نبود . نماز میخوند ، و بچه ها هم
از این فرصت استفاده کرده بودن . فقط به این فکر میکردم که
چقدر بزرگوارانه باهام برخورد کرد .
شهید عباس بابایی
منبع : راز و نیاز شهدا ص 68