شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

سرلشکرشهیدعباس بابایی


یه روز که خسته از محل کار به منزل برگشتم دیدم بچه ها دعواشون شده و

صداشون تا دم در خونه میاد. با عصبانیت وارد خونه شدم تا از عباس گلایه کنم.

دیدم داره نماز میخونه . نمازش که تم.م شد حسابی ازش گله کردم که چرا

شما خونه بودی و بچه ها اینقدر شلوغ میکردن؟ عباس هم با

مظلومیت خاصی عذرخواهی کرد. بعد که اروم شدم فهمیدم چقدر تند

باهاش حرف زدم. اصلا عباس مقصر نبود . نماز میخوند ، و بچه ها هم

از این فرصت استفاده کرده بودن . فقط به این فکر میکردم که

چقدر بزرگوارانه باهام برخورد کرد .

شهید عباس بابایی

منبع : راز و نیاز شهدا ص 68

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد