ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
روزی حضرت موسی (ع) رو به درگاه
خداوند درخواست نمود :
« بارالها ! می خواهم بدترین
بنده ات را ببینم . »
ندا آمد :
« صبح زود به درب ورودی شهر برو .
اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین
بنده من است .
حضرت موسی (ع) اول صبح روز بعد به
درب ورودی شهر رفت .
پدری با فرزندش اولین نفری بود که
از درب شهر خارج شد .
حضرت موسی (ع) پیش خود گفت :
«بدبخت خبرندار که بدترین خلق خداست»
ادامه مطلب ...