شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

ماجرای عجیب قبض روح حضرت موسی توسط عزرائیل

ماجرای عجیب قبض روح حضرت موسی توسط عزرائیل

 حضرت موسی یکی از پیامبران خدا بود که تا آخرین روزهای وفاتش از امر و دستور خدا سرپیچی نکرد و همچنان رسالتی که خداوند به او داده بود کوتاهی نکرد او همیشه و در همه وقت خداوند را عبادت می کرد و مردم را به سوی او هدایت می نمود تا روزی که جناب عزرائیل خواست که قبض روحش نماید ولی حضرت موسی قبول نکرده و عزرائیل خواسته حضرت موسی را پذیرفت در ادامه جزئیات بیشتر ماجرای عجیب قبض روح حضرت موسی توسط عزرائیل را در سایت سماتک خواهید خواند با ما همراه باشید.

ادامه مطلب ...

تاریخ عاشقی


نصف تاریخ عاشقی "آب" است، قصه هایی عمیق و پر احساس 
قصه هایی پر از فداکاری ، قصه هایی عجیب اما خاص :
قصۀ آبِ چشمۀ زمزم، زیرِ پاکوبه‌های اسماعیل 
قصۀ نیل و حضرت موسی، قصۀ آن گذشتنِ حسّاس
قصۀ حفظِ حضرت یونس، توی بطن نهنگ، در دریا 
یا که نفرینِ نوحِ پیغمبر، بر سرِ مردمِ نمک نشناس
قصۀ ظهر روز عاشورا، بستنِ آب روی وارثِ آن ....
کربلا بود و یک حرم، تشنه ؛ کربلا بود و حضرتِ عباس
بین افسانه‌های آب و جنون، قصۀ تازه‌ای اضافه شده : ...
قصه بیست و هفت ساله‌ای از، صد و هفتاد و پنج تا غواص...
شادی روح شهدای غواص صلوات.

یا صاحب الزمان عج

ای عزیز زهرا ! ای کمال موسی را وارث ،

ای شکوه عیسی را واجد ، ای صبر ایوب را صاحب ،

چه دشوار است که سخنان همه به گوشمان رسد

و صدای دلنشین تو را نشنویم .

حضرت موسی وابلیس


شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت:
ای موسی! تو آبرودار درِ خانه خدایی و من یکی
از مخلوقات خدایم که گناهی را مرتکب شدم و
علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!!
 به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شوتاتوبه ام رابپذیرد

موسی (ع) قبول کرد و از خداوند مهربان درخواست کرد:
 الهی! توبه اش را بپذیر...

خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم،
به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا
 که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.

موسی، ابلیس را دید و و پیشنهاد خدا را به او گفت.
 اما او سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبّر گفت:
 ای موسی! من به زنده او سجده نکردم،
توقّع داری به مُرده او سجده کنم!!

سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به
درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی برمن حق دارشدی،
 به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش
 که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد
 از هلاکت مصون می ماند:

1 - به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش
 که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند
 خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم،
 ریشه ات را برکنم.

2 - به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد،
 متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه
را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا
 جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!

3 - بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی
 که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم

نایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکین

حضرت موسی

moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3moteharak3

روزی حضرت موسی (ع) رو به درگاه

خداوند درخواست نمود :

« بارالها ! می خواهم بدترین

بنده ات را ببینم . »

ندا آمد :
« صبح زود به درب ورودی شهر برو .

اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین

بنده من است .

حضرت موسی (ع) اول صبح روز بعد به

درب ورودی شهر رفت .

پدری با فرزندش اولین نفری بود که

از درب شهر خارج شد .

حضرت موسی (ع) پیش خود گفت :
«بدبخت خبرندار که بدترین خلق خداست»

ادامه مطلب ...

حضرت موسی

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن


یک بار حضرت موسی از خدا پرسید که خدایا

چگونه دعا کنیم که بر آورده کنی؟

خدا به موسی گفت با زبانی دعا

کن که گناه نکرده ای

موسی تعجب کرد و پرسید مگر می شود

بندگان با زبان خود گناه نکرده باشند ؟

خدا گفت بگویید دیگران برای شما دعا کنند

که شما با زبان آنان گناه نکرده اید



جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

حضرت موسی


حضرت موسى (ع) در مناجات خود در کوه طــــور عرض کرد:
یا اله العالمین (اى معبود جهانیان ):
جواب شـــنید: لبیک (یعنى نداى تورا پذیرفتم )

سپـــس عرض کرد:
یا اله المحســــنین (اى خداى نیکوکاران )

همان جواب را شنید

سپس عرض کرد:
یا اله المطیعین : (اى خداى اطاعت کنندگان )

باز همان پاســـخ را شنید

سپس عرض کرد: یا اله العاصین (اى خداى گنهکاران )
سه بار در پاسخ شنید: لبیک ، لبیک لبیک

موسى (ع) عرض کرد:
خدایا چرا، در دفعه چهارم ، سه بار پاسخم دادى ؟!
خداوند به او خطاب کرد:
عـــارفان به معرفــت خود،
و نیکوکاران و اطاعت کنندگان به نیکى و

اطاعت خود، اعتــماد دارند!

ولى گنهــکاران جز به فضــل من ، پناهـــى ندارند،
اگر از درگاه من ناامـید گردند، به درگاه چه

کســى پناهــنده شوند؟!...


نگران نباش


ﺁﺗﺶ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺴﻮﺯﺍﻧﺪ
ﺩﺭﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻣﺼﺮ
ﺩﺭﻣﯿﺎﻭﺭﺩ
ﺗﻮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺘﯽ!...
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺮﺳﺎﻧد...

مقدس اردبیلی


 مقدس اردبیلی در عالم خواب دید که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم در جایی نشسته و حضرت موسی علیه السلام در محضر مبارک آن حضرت است.
حضرت موسی به مقدس اردبیلی رو نموده و گفت:«نامتان چیست؟»

مقدس اردبیلی در پاسخ گفت: « من احمد بن محمد بن اردبیلی، ساکن فلان شهر و فلان محله و فلان خانه هستم.» حضرت موسی علیه السلام به او گفت: من از شما یک سوال کردم(که نامت چیست؟) شما چرا آن قدر پاسخ طولانی دادی؟مقدس اردبیلی پاسخ داد: هنگامی که خداوند از شما پرسید:« و ما تلک بِیَمِینِکَ یا موسی » « و آن چیست در دست راست تو ای موسی؟ »(طه آیه 17) شما نیز در پاسخ خداوند، جواب طولانی داده و به جای این که بگویید « عَصایَ »(یعنی عصای من) گفتید: « هِیَ عَصایَ اَتَوَکَّؤُ عَلیها وَ اَهُشُّ بِها علی غَنَمی و لِیَ فیها مارِبُ اُخری» « این عصای من است بر آن تکیه می کنم برگ درختان را با آن بای گوسفندانم فرو می ریزم و مرا با آن، کارها و نیازهای دیگری است» (طه آیه18)حضرت موسی علیه السلام از پاسخ مقدس اردبیلی قانع شد و به پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم رو کرد و گفت:« راست فرمودید که «عُلَماءُ اُمَّتی کانبیاء بنی اسرائیلَ» «علمای امت من همانند پیامبران بنی اسرائیل هستند»(عوالی اللئالی ج4 ص77)