«حاجى خیر ببینى. بیا پایین تا کار دست خودت و ما نداده اى. بچه هاى اطلاعات هستن.
هر چى بشه، بهت مى گیم به خدا.» رفته بود بالاى دپو، خطّ عراقى ها را نگاه مى کرد;
با یک طرف دوربین. یکطرفش رو به بالا بود. گفت «هر موقع خدا بخواد، درست مى شه.
هنوز قسمتمون نیست...» یک دفعه از پشت افتاد زمین. دوربین هم افتاد جلوى پاى ما.
تیر خورده بود به چشمى بالاى دوربین. خندید. گفت «دیدین قسمت من نبود؟» شهید حسین خرازی منبع :
[برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | فاطمه
غفاری]
آسمانی شو تا خاک زمین خاکیت نکند...
انقدر خاک سرد هست که به راحتی اسمانی نمیتوانم بشوم وسخت ترین روزگار اسمانی شدن این زمانه است