شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

چه بارانی




چه بارانی ز اشک شوق می بارد دمِ درها

دمِ باب الجوادت وعده ی دیدار نوکرها

شوق



به شوق گرمی دستانت آمدم خورشید

بیا و بار بده ذره را به دربارت
به سایه سار بهشت خدا چه حاجتمان
بس است بر سرمان سایه سار دیوارت

هزارسال




سکوت حق مرا زیر پا نهاد افسوس

و برد از کف من طاقت و قرار اینک
هزار سال دلم در هواى تو جوشید
و مانده است به شوقت چو چشمه سار اینک