ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
همسر شهید رضایی نژاد در مورد روزهای آخر
زندگی شهید میفرمودکه: یک روز تلفن همراهش زنگ خورد.
داریوش دستش بندد.گفت:ببین
کیه؟دیدم نوشته مشکوک
. گفتم: مشکوک دیگه کیه؟ گفت ولش کن. جواب نده.
چند روزیه زنگ میزنه و از من اطلاعات میخواد.
رقم خوبی هم پیشنهاد میده.
این روزهای آخر مرتب تماس میگرفت و دیگر
خبری هم از پیشنهاد رقمهای بالا نبود.
فقط تهدیدش میکرد. آخر سر هم کار خودش را کرد.