شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

رفقاخبردارید...!

رفقاخبردارید...!

 هنوز که هنوز است حمید باکری از عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته...❗️
  خبر دارید که شهید  علیرضا امیری آن دلیرمرد خطه غرب
آن نستوده مبارز تپه حر هنوز برنگشته...❗️

 از ابراهیم هادی خبری دارید...❗️
بعد از اینکه یارانش را از کانال کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید...❗️

 از جوانانی که خوراک کوسه های اروند شدند خبری دارید...❗️
هنوز از شلمچه صدای اذان بچه ها می آید...❗️
هنوز صدای مناجات رزمندگان از حسینیه حاج همت به گوش می رسد...❗️
هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛

خواهرم حجاب...❗️
 هنوز که هنوز است شهدا می ترسند
از اینکه رهبر رو تنها بگذاریم...❗️

و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند

و منتظر امام حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند...!

  و هنوز که هنوز است مادرانی چشم انتظار جگرگوشه هایشان هستند ....!
ای کاش، بیاییم و به راه بیاییم ....
با ذکر صلوات...

بی سیم چی کانال کمیل

شـایـــد بــرای اولیــن و

آخــرین بـار قتــله گــاهِ بچــه هــای

گــردانِ حنظلـــه ،روزی دلــم شـــد !

غروب عاشورا ...

وقتــی کــانال کمیــل رو دیـدم نا خداگاه

یاد قتله گاه افتادم

از همــانجــا ســـلام دادم ؛

 اَلسَّــلَامُ عَلـَیــکَ یـَــا اَنصَــارَ اَبــی عَبــدِالله...

 

ســاعتهــــای آخــر ِمقــاومــتِ

بچــه هــا در کــانال کمیل،

 بی سیــم چــیءِ گــردانِ حنظلــه ،

حــاج همــت را خــواســت .

حـاجی آمــد پــای بیسیـــم ،

صــدای ضعیــف و پــر از خش خش را از آن ســوی

خــط شنیــدیــم کـــه میگــویــد ،

بــاطــری بی سیــم دارد تمــام میشــود !

عــراقــی ها عـن قـریب مـا را خــلاص مــی کننـــد .

مــن هــم خـــداحـافظی میکنــم.

حـاج همـّـت کــه قــادر بــه شکستــن محــاصــرهء

تیـپ هــای تــازه نـَـفَـس

دشمــن نبــود ، همــانطــور کــه بــه

پهنــای صـورت اشک می ریخـت ،

گفــت : بـی سیــم را قــطع نکــن... حــرف بـزن..

هـر چــه دوســت داری بگــو ! فقــط تمـــاس

خــودت را قطــع نکـــن !

صــدای بی سیــم چــی را شنیـــدم

کــه مـی گفــت :

ســلام مــا را بــه بابا بزرگ بـرســانیـــد .

بگید همون جور که قول داده بودیم عاشورایی جنگیدیم ...

کانال کمیل


گردان کمیل کانال را پاکسازی می کند تا به پاسگاه برسد.
 کانال های ذوزنقه ای شکل کار فرانسوی هاست.
دوشکاها و تانک های عراق مستقیم جاده را می زنند.
روز سوم ارتباط کمیل با مقر قطع شد.
آخرین حرف را بچه ها به حاج همت گفتند:
«حاجی به امام بگو ما عاشورایی جنگیدیم»
و حاج همت شاید آن سوی بی سیم فقط می توانست سر بکوبد
 به جعبه های فشنگ و اشک بریزد. نه آب رسید و نه غذا.
 دوازده نفر با یک قمقمه سر کردند.
عراقی ها که به کانال رسیدند اکثر بچه ها
از تشنگی شهید شده بودند. بقیه را هم تیر خلاص زدند.
 بچه ها در قتلگاه ماندند برای همیشه.
 قتلگاهی پر از لب های تشنه و پر از
 لاله هایی که سال ها بعد نیز با یک سوراخ
 در جمجمه های پر از گل پیدا می شوند،
 و می شوند شهید گمنام.

کانال کمیل



سال های سال تنها زیر خاک..

من می نویسم “کانال”… سرمایی ها یاد کولر می افتند، دیپلمات ها یاد سوئز، سیاستمداران یاد شبکه های رسانه ملی اما امام خامنه ای یاد “حنظله” می افتد، یاد “کمیل”. خدا را شکر رهبرم می فهمد زبان مرا...
به یاد پرستوی گمنام کانال کمیل
شهید ابراهیم هادی


روز پنجم


امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم
 آب را جیره بندی کرده ایم نان را جیره بندی کرده ایم...

عطش همه را هلاک کرده. همه را جز شهدا
 که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند.

دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای
لب تشنه ات ای پسر فاطمه سلام الله علیها.

آخرین برگ دفترچه یادداشت یکی از شهدای گردان
 حنظله
لشکر ۲۷ که در کانال سوم فکه ودر حین تفحص بدست آمده

49.gif49.gif49.gif