شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید بروجردی


برادرش دو سال بود نامزد کرده بود. پدرزنش گفته بود «ما توى فامیل آبرو داریم.

تا یه ماه دیگه اگر عقد کردى که کردى، اگر نه دیگه این طرف ها پیدات نشه.»

خرج خانه با على بود. پول عقد و عروسى نداشت. محمد رفت با پدرزن على حرف زد.

قرار عروسى را هم گذاشت. تا شب عروسى، خود على نمى دانست.

با مادر و خواهرش هم آهنگ کرده بود. گفته بود «داداش بویى نبره.»

با پول پس انداز خودش کار را راه انداخته بود.   شهید بروجردی

منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد