شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

صیاد دلها


در خانه با بچه‌ها مثل پدر رفتار می‌کرد.

به همه می‌گفت: " لباس‌هایتان را خودتان بشویید

و اتو کنید تا مادر فقط برایتان غذا درست کند.

او مسئول انجام کارهای شما نیست‌. خسته می‌شود. "

در درس دادن و کمک علمی در خانه هم زبانزد بود.

برادر دومش ‌وقتی که تا کلاس ششم خواند،

دیگر نمی‌خواست ادامه تحصیل دهد و پدرش

او را به مکانیکی ‌فرستاد. یک روز که با لباس

روغنی به خانه آمد، گفت ‌که دوستانش با

او سرسنگین هستند و ناراحت شد و تصمیم گرفت

دوباره به مدرسه برگردد. وقتی علی متوجه

این موضوع شد، به برادرش دلداری داد که

ناراحت نباشد. آن زمان خودش در حال ورود

به دانشکده افسری بود و سه ماه از ثبت نام

کلاس‌های دبیرستان گذشته بود، ولی او به

برادرش قول داد که برادرش را برای

امتحان ورودی آماده کند.  صیاد شیرازی

منبع : شاهد یاران / روایت مادرش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد