شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

بعضی ها خندیدند : - داری می ری جبهه یا مدرسه؟

بعضی ها خندیدند:داری می ری جبهه یامدرسه؟
این همه کیف و کتاب با خودت می بری؟ -
می خواهم هم درس بخونم و هم بجنگم ....
اشکالی داره؟ شنیده بود کم سن و سال ها را
 برمی گردانند؛ آهسته کتاب هایش را از ساک
 درآورد و زیرش گذاشت و روی صندلی نشست.
مسئول اعزام نگاهش کرد. اتوبوس حرکت کرد؛
 عده ای از کم سن و سال ها را پیاده کرده بودند.
 آهسته کتاب را از زیرش برداشت هنوز
 نمی دانست مسئول اعزام چرا پیاده اش نکرده بود. 

منبع : سایت صبح

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد