یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
یه افسر عراقی اسیر شده بود و به شدت نیاز
به خون داشت چند تا بچه بسیجی آستین هاشون رو
بالا زده بودند تا بهش خون بدهند
اما افسر عراقی می گفت شما فارس ها نجس هستید
، خونتون رو نمی خوامبچه ها هم وقتی دیدند
راضی نمیشه آستین ها رو پایین آوردند
شهید مهدی باکری از راه رسید
قضیه رو که شنید ، خندید و گفت:
ما انسانیم ... بعد با زور به افسر
عراقی خون تزریق کردیم...
مجتبی م
دوشنبه 7 مهر 1393 ساعت 10:45 ق.ظ