شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

امام موسی صدر




روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه )
 سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را
مجذوب نمود. اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از
 این توفیق یک عالم مسلمان بسیاردلخوربودبه دوستانش گفت
 من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم !
 و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را
متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان
 دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند.
او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟
 ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم
 هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و
 نجس بودن غیر مسلمانان و ... ) ایشان با زیرکی بلافاصله
 پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه
 بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی
 حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ... این جواب
حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه
 او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت
مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان
ارادت بیشتری پیدا کردند.   امام موسی صدر
منبع : برگرفته از پایگاه منبرک

امام موسی صدر


شکوفه

ما عادت‌ داشتیم‌ برای‌ گردش‌ و تفریح‌ به‌ بیرون‌ شهر برویم. در یکی‌ از

این‌ گردش‌ها آقا موسی‌ از من‌ جدا شد و سراغ‌ عده‌ای‌ از بچه‌ها رفت‌ و مدتی‌ در

کنار آنان‌ نشست‌ و سپس‌ برگشت. با تعجب‌ از این‌ رفتار ایشان‌ سؤ‌ال‌ کردم،

چرا که‌ آن‌ بچه‌ها غریبه‌ بودند و با ما نسبتی‌ نداشتند. ایشان‌ جواب‌ دادند:

رفتم‌ نصیحتشان‌ کنم‌ تا مبادا بازیشان‌ به‌ قمار منجر شود.   امام موسی صدر

منبع : کتاب گذارها و خاطره‌ها، صفحه 49