ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
ما عادت داشتیم برای گردش و تفریح به بیرون شهر برویم. در یکی از
این گردشها آقا موسی از من جدا شد و سراغ عدهای از بچهها رفت و مدتی در
کنار آنان نشست و سپس برگشت. با تعجب از این رفتار ایشان سؤال کردم،
چرا که آن بچهها غریبه بودند و با ما نسبتی نداشتند. ایشان جواب دادند:
رفتم نصیحتشان کنم تا مبادا بازیشان به قمار منجر شود. امام موسی صدر