-
شهدا
سهشنبه 29 شهریور 1390 05:51
ما هنوز شهادتی بی درد میطلبیم، غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمیدهند. آنانکه یک عمر مردهاند یک لحظه هم شهید نخواهند شد. اصلا مگر مردهگان هم شهید میشوند که ما شهید بشویم!؟ شهادت تنها برای زندهها ست شهادت را نه در جنگ بلکه در مبارزه میدهند آنچه ما در اوج دانستنمان میدانیم، شهید در حضیض لذتش میبیند.
-
عشق یعنی
جمعه 25 شهریور 1390 18:48
عشق یعنی یک سلام و یک درود عشق یعنی درد و محنت در درون عشق یعنی یک تبلور یک سرود عشق یعنی قطره و دریا شدن عشق یعنی یک شقایق غرق خون عشق یعنی زاهد اما بت پرست عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه عشق یعنی بیستون کندن بدست عشق یعنی آب بر آذر زدن عشق یعنی چون محمد پا به راه عشق یعنی عالمی راز و نیاز عشق...
-
عید فطر
سهشنبه 8 شهریور 1390 04:55
عید فطر بر همگی عزیزانی که تونستن این ماه عزیز رو درک کنند مبارک باشه
-
حکایت مسلمانی ما
یکشنبه 6 شهریور 1390 06:23
به او می گفتم فلانی بیایم و بجای ساخت حسینه ای که سالی یکبار از ان استفاده می کنید برای این جوانان ورزشگاهی بسازید شما که می خواهید سرمایه گذاری کنید اونجا اینکار را بکنید که ثوابش زیاد است .گفتم مردم بخاطر حسینه چقدر کمک کردند گفت مثلا 500میلیون گفتم برای قحطی زدگان سومالی چکار کردند گفت :عده ای کمک کردند.گفتم چرا...
-
مولای همه دردمندان عالم -
شنبه 29 مرداد 1390 07:59
نصف شبها بلند میشد،یه کیسه داشت که برمیداشت ، خرما و نون و خوردنی،هرچی که داشت تو اون میذاشت. راهی کوچه ها میشد،تا یتیمها رو سیر کنه،تا سفره خالیشونو، پر از نون و پنیر کنه، شب تا سحر پرسه میزد،پس کوچه های کوفه رو،تا پر بارون بکنه، باغهای بیشکوفه رو.عبادت علی مگه،میتونه غیر از این باشه، شب قدر را گذراندیم وهمه العفو...
-
بی بی سی ودوگانگی
جمعه 28 مرداد 1390 06:20
-
حضرت امام عشق
چهارشنبه 26 مرداد 1390 06:37
دست تو باز مىکند، پنجرههاى بسته را هم تو سلام مىکنى، رهگذران خسته را دوباره پاک کردم و به روى رف گذاشتم آینه قدیمى غبار غم نشسته را پنجره بى قرار تو، کوچه در انتظار تو تا که کند نثار تو، لاله دسته دسته را شب به سحر رساندهام، دیده به ره نشاندهام گوش به زنگ ماندهام، جمعه عهد بسته را این دل صاف، کم کمک شدهست سطحى...
-
اعتقاداتمان راچند می فروشیم
سهشنبه 25 مرداد 1390 06:47
مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن. عمرش را گذاشته بود روی این کار . تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد . می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه. آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را...
-
مولا امیر مومنان علی علیه السلام
یکشنبه 23 مرداد 1390 08:05
بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید چشم بیندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت . . .
-
انگلیس
جمعه 21 مرداد 1390 10:38
خبرهایی که از انگلیس میاید را مطمئن هستم که بی بی سی پوشش نمیدهد .بی بی سی همانی است که در سال 88 کوچکترین دروغ در ایران را بزگنمایی میکرد وبرای مردم دنیا مخابره می کرد.ایا حال چه چیز میگوید .مردم کشورش را که بخاطر طرحهای اقتصادی بیخود رئسای ان به خیابان ریخته اند را اوباش می خواند.اما دیگر دست بردارید از اینهمه دخالت...