شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

سردار مهدی خندان



وقتی سردار مهدی خندان، معاونت تیپ عمار
 از لشکر محمد رسول اللّه صلی الله علیه وآله،
بوی عملیات والفجر 4 را استشمام کرد، خود را
به منطقه رساند و با سختی زیاد توانست نظر
 حاج همت (فرمانده لشکر) را برای شرکت در عملیات،
جلب نماید. او در عملیات، به عنوان تخریب
 چی کار می‌کرد. بعد از آنکه معبری در
 میدان مین زد و پشت سیمهای خاردار کلافی شکل رسید،
  
مدتی برای گرفتن سیم چین به انتظار نشست؛ ولی وقتی به آن دست پیدا نکرد، با دستهای خود شروع به بازکردن کلافها کرد. تیرهای ضد هوایی دشمن از کنار سیمها و از بالای سر مهدی می‌گذشتند. سرانجام حلقه‌های بلند کلافها از هم باز شد و او با سر وارد کلافها شد و وسط آنها نشست و با دستهای زخمی مشغول بازکردن ردیف دیگر سیم خاردار شد. با هر تکانی که می‌خورد، خارهای بیشتری در تنش فرو می‌رفت. سرانجام ردیف آخر را هم باز کرد و خود را به طرف دیگر کلافها کشاند. لباسهایش به خارها گیر کرده، پاره پاره شده بود. با آنکه خون زیادی از بدنش رفته بود، روی دو پایش ایستاد و با صدای بلند گفت: «اِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکُمْ» این را در حالی گفت که فاصله زیادی با دشمن نداشت. در آن لحظات، خط آتش دشمن درست روی میدان مین و سیمهای خاردار متمرکز شده بود. ناگهان، هاله‌ای از سرخی تیرها مهدی را فرا گرفت و او تکانی خورد و در حالی که دستهایش باز بود، به روی سیمها افتاد و به شهادت رسید. وی کسی بود که حاج همت به او لقب شیر کوهستان داد.   شهید مهدی خندان
منبع : راوی: برادر علی جزمانی، ر. ک: قله 1904، ص 165

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد