شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

خانه خرابم نکنی


به امید آمده ام ، خانه خرابم نکنی

همه کردند جوابم ، تو جوابم نکنی

بارها آمدم و باز مرا بخشیدی
با کلام برو این بار خطابم نکنی

همه هستی من این قطرهء اشک است خدا
وای اگر رحم بر این چشم پرآبم نکنی

به ثوابی که ندارم چه امیدی بندم
آب چون نیست ، طلبکار سرابم نکنی


به گمان همه من بندهء خوبی هستم
پیش چشم همه عاری ز نقابم نکنی


آبرویم همه این است شدم عبد حسین
وای اگر نوکر این خانه حسابم نکنی


من که یک عمر شدم نوکر شش ماههء او
جلوی حرمله اِی کاش عتابم نکنی


گر قرارست بسوزم ، بزن آتش اما
جلوی قاتل ارباب عذابم نکنی.

شهید حسن باقری


دیدم از بچه های گردان ما نیست،

ولی مدام این طرف و آن طرف سرک می کشدو

از وضع خط و بچه ها سراغ می گیرد.

آخر سر کفری شدم با تندی گفتم

« اصلا تو کی هستی ان قدر سین جیم می کنی؟»

خیل آرام جواب داد «نوکر شما بسیجی ها.»

شهید حسن باقری