شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

حرمله مباش




"اما تو اگر قاسم نیستی، اگرعلی اکبرنیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی،
لااقل حرمله مباش!... من نمی دانم که فردای قیامت
 این خون با حرمله چه خواهد کرد.
شهید احمد رضا احدی

شهید عبدالله میثمی

محله ى مسجد فین اصفهان بود و هیات رقیه خاتون. هر کس وارد هیات مى شد،

تازه باید مجوز ادامه ى راه مى گرفت. شرطش این بود که دفعه ى بعد یک نفر را

با خودش بیاورد. فکر هیات از عبداللّه بود و اسمش از آقاجون. خیلى به عبداللّه و رحمت اللّه

کمک کرد این هیات را راه بیندازند. یک صندوق قرض الحسنه هم داشتند. هر کس

هر قدر مى توانست مى داد. هر وقت هم پشیمان مى شد، مى توانست پس بگیرد.

صندوق کار راه اندازى شده بود براى مردم محل.   شهید عبد الله میثمی

منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران