شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهیدحافظه سلیمان شاهی


اعلام کرده بودن که راهپیمایی برائت از مشکرین

ممنوعه و حسابی هم تهدید کرده بودن . ولی حافظه ،

صبح خیلی زود بلند شد ، غسل شهادت کرد ، ساق بست و

مقنعه اش رو محکم کرد . می گفت : می خوام اگه تو خیابون زد

و خورد شد حجابم بهم نخوره. یه بازوبند از روی چادر به

بازوش زد که روش نوشته بود : انتظامات خواهران یه کتری بزرگ

هم برداشت تا تو راهپیمایی به حاجیا آب بده .

وقتی داشت می رفت بیرون بهم گفت : امروز اولین سالگرد

شهادت پسرم حسینه... همون روز رفت پیش حسینش و هیچ وقت

هم جسدش پیدا نشد  شهیده حافظه سلیمان شاهی

منبع : برگرفته از : میهمان خدا ، صفحه 95 و 97