شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید چمران


دکتر چمران را که از اتاق عمل مى‏آوردند، مى‏خندید. فکر مى‏کردم که به تهران منتقل

و تا مدتى راحت مى‏شویم. به او گفتم: مى‏رویم؟ با خنده گفت: نمى‏روم. اگر بروم تهران،

روحیه بچه‏ها ضعیف مى‏شود. هنوز کار از دستم بر مى‏آید، نمى‏توانم بچه‏ها را رها کنم،

در تهران کارى ندارم. حتى حاضر نبود در آن شرایط که پایش در گچ بود، کولر روشن کند.

خون ریزى داشت؛ اما در عین حال مى‏گفت: چطور کولر روشن کنم،

وقتى بچه‏ ها در جبهه زیرگرما مى‏جنگند؟   شهید مصطفی چمران

منبع : راوى: مرتضى اللَّه اکبرى، ر. ک: عطش (ویژه نامه یادیاران)، 30 /3/ 81، ص 24

نظرات 1 + ارسال نظر
مسعود نجفی یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 08:17 ب.ظ http://Holyali.blogfa.com

سلام . بسیار زیبا بود

ان شالله زیباییهای شهادت رو به ماهم نشانم بدهند بالاترینها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد