شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

خاطره شهید حسین خرازی


پست نگهبانی ما شب بود. کنار اروند قدم می‌زدیم.

یکی رد می‌شد، گفت «چه طورین بچه‌ها؟ خسته نباشید.»

دست تکان داد، رفت.

پرسیدم «کی بود این؟» گفت «فر مان ده لشکر»

گفتم «برو! این وقت شب؟ بدون محافظ؟»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد