شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهادت




مادرم که نگران «عبدالله» بود، رو به او کرد و گفت:

«پسرم، عبدالله جان! مراقب خودت باش  اوضاع جبهه‌ها

خیلی خطرناک است.» «عبدالله» با خنده در جواب مادرم گفت:

«مادر جان! مطمئن باش من الآن شهید نمی‌شوم  من در

«بیت المقدس» شهید می‌شوم!» «عبدالله»، پس از اتمام مرخصی‌اش،

دوباره روانه‌ی جبهه شد و در عملیات «بیت المقدس» شرکت کرد

و به شهادت رسید؛ طوری که حرفش، در رابطه با

شهادتش در عملیات «بیت المقدس»، برای‌مان به حقیقت پیوست.

«عبدالله وهاب‌پور»،که اولین اعزامش به جبهه در تاریخ ۲۲/۲/۶۱ بود،

درست یک سال بعد و در همان روز ـ یعنی در تاریخ ۲۲/۲/۶۲

ـ در آزادسازی خرمشهر، به فیض شهادت رسید.

  راوی:خانواده شهید

منبع:کتاب پابوس صص۲۳-





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد