ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
ای پیدا ترین پنهان من! تا تو بیایی
مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم
وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال
تو افطار می نمایم. نذر کرده ام که بیایی تا
جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم.
پس بیا که نذر خود را ادا کنم.
تا حال من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد و «شهادت» است،
این احساس را در خود میبینم که تازه دارم متولد میشوم
و زندگی جاویدان خود را آغاز میکنم.
فرازی از وصیتنامه شهید محسن حسینی