ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
شهادت با ذکر عروج امیرمومنان(ع)
من هنگام شهادت بسیاری از رزمندگان در
محضر آنان بودم تنها خاطره یک شهید را هرگز
فراموش نمی کنم. شهیدی که از تیپ 48 قدر
از استان کهگیلویه و بویر احمد بود و تا
آخر هم نامش را متوجه نشدم. عملیات کربلای 4 بود
و گردان های دیگر از کنار ما عبور می کردند،
بنده به مجروحان کمک می کردم و زخم هایشان را
می بستم. به دلیل همجواری منطقه عملیاتی با
رودخانه، مجروحان را سوار قایق می کردم و به
ساحل انتقالشان می دادم، در همین حال رزمنده ای
که در کنار رودخانه با صورتی زرد و آغشته به
خون افتاده بود، توجهم را جلب کرد، به سوی
او رفتم و به سوی ساحل کشیدمش، متوجه شدم که
هر دو پایش از ناحیه بالای زانو قطع شده است.