ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
کنکور که دادیم، آمد در خانهمان و گفت برویم.
دستم را گرفت و برد. ثبت نام و بعد هم اعزام.
توی منطقه، وقتی پرسیدند کجا میخواهید بروید،
زود گفت: «تخریب».
با آرنج، آرام زدم به پهلویش. از چادر که بیرون آمدیم،
گفتم: «دیوونه! چرا گفتی تخریب؟»
گفت: «آخه اینجا نزدیکتره.»