ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
هیچ کس خوش نداشت چیزی بشنود که بوی تعریف و تمجید بدهد؛
خصوصاً رو به روی خودش و در حضور دیگران. برای همین که
بچه ها این قدر سر به سر هم می گذاشتند و همدیگر را دست کم
و پایین می گرفتند. یعنی این قدر که شوخی ها رنگ تنبیه داشت،
رنگ تشویق نداشت. با آن که بچه ها جان می دادند برای هم،
اما بر حسب ظاهر کسی را تحویل نمی گرفت. مثلاً اگر یکی رو
به دیگری می کرد و نفر سوم را نشان می داد که:«فلانی را می شناسی؟
خیلی بچه اهل حالیه». او بر می گشت می گفت:
« هال اش پنجره هم داره؟» و به این ترتیب تک اولی را پاتک می کرد.